نظر 📚الناز محمدی📚 برای کتاب صوتی یادداشتهای یک پزشک جوان

یادداشتهای یک پزشک جوان
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
11
بعد از کتابهای ‘وقتی نیچه گریست’ و ‘دل سگ’ این سومین کتاب از بولگاکف هست که خوندم و واقعا لذت بردم. مگه میشه آخه یه آدم هم توی پزشکی اینقد تبهر داشته باشه و هم توی نویسندگی! این کتاب دست نوشتههای بولگاکف از شرح حالشه که بعد از دانشگاه فرستادنشتوی یه روستای برای خدمت و مطالب تئوری دانشگاهها هیچوقت برای انجام کارای عملی کافی نیست، اون سعی میکنه هر بار توی انجام خدمتاش توی بیمارستان به کتابهاش مراجعه کنه و درست وبدون اشتباه و با وجدانی روشن به مریضها خدمت کنه. درواقع خاطرات یک پزشک میتونسته کتابی حوصله سر بر برای خواننده باشه، اما بولگاکوف از نثر جذاب و گهگاه طنزآمیز خودش استفاده میکنه تا هر دوم از داستانای این کتابو با هیجان بیشتری تموم کنه. ولی مسئله اینجاست که؛ شاید اگه کسی ندونه که بولگاکوف خودش یه پزشک بوده و تمامی این اتفاقها کموبیش و با اندکی تمایز برای خودش اتفاق افتاده، باور چنین روایتهایی برایش کمی دشوار باشد و کتاب رو یه کتاب داستانی به شمار بیاره، اما علم به اینکه بولگاکوف خودش همین «پزشک جوان» قصه ست، جذابیت داستانها را دوچندان میکنه! نکته جالب دیگه درمورد این کتاب اینه که بولگاکف میتونست حجم کتاب رو خیلی بیشتر کنه، اما عمدا خواسته کتاب رو کوتاه بنویسه و این نکتهی مثبت کتاب یادداشتهای یک پزشک جوانه! درواقع کتاب یه کتاب خاطرهنویسی تمامعیار به حساب میاد که خلاصه و جمعوجور نوشته شده. داستان نهایی کتاب (مورفین) هم ماجرای اعتیاد خود بولگاکوف به مورفینه و بهنظرم آوردن این داستان، بهعنوان داستان پایانی، نکته ش اینه که تمام افرادی که ازشون توی ذهنمون قهرمان بسازیم، نقاط سیاهی تو زندگیشون دارن و این خوبه که آدما رو با همه خوبیا و بدیهاشون
هیچ پاسخی ثبت نشده است.