خطر اسپویل :
نورثنگر ابی یک داستان عاشقانه است که به سبک "گوتیک" روایت شده است. در ادبیات گوتیک، نویسندگان قلم به خلق جهانی می زنند که اسرار آمیز است. خط روایی این داستان ها دلهره آور و مرموز پیش می رود. معمولا یک یا تعدادی از کاراکترها خطرناک، مرموز، و رازآلود هستند. از همین جهت، نورثنگر ابی در مقایسه با دیگر آثار جین آستین، بسیار تجربه ی متفاوت و دلنشینی بود. این کتاب روایتی عاشقانه از زندگی یک دختر هفده ساله و مثبت اندیش به نام "کاترین" است. او تصمیم می گیرد تعطیلات را همراه با دوست و همسایه اش در شهری به نام "باث" سپری کند. او برخلاف دختران زمانه ی خود به تحصیل، نوازندگی، نقاشی، و آشپزی علاقه ی چندانی ندارد. اگرچه کاترین در زمانه ای زندگی می کند که عموم مردم خواندن رمان را امری بیهوده و به درد نخور تلقی می کنند، او جسورانه و با ذوقی وصف نشدنی کتاب در دست می گیرد و اوقاتش را به مطالعه سپری می کند. در شهر باث، به دنبال شرکت در مهمانی رقص وتئاتر با دو خانواده آشنا می شود. روایت معاشرت های کاترین با دوستان جدیدش، و تمامی چالش هایی که در پی این معاشرت ها بر سر راه او قرار می گیرند، شخصیت او که بسیار روراست، منطقی، مثبت اندیش، و آرام است را به خوبی نشان می دهند. تا میانه ی داستان، سبک گوتیک را حس نخواهید کرد. اما همین که کاترین پا به قلمروی غریبه های آشنا می گذارد، وهم و ابهام دست به گلویتان می اندازد! عمارتی کهنسال و باستانی که در همان ابتدای امر به دلایلی شعله ی خیال کاترین را روشن می کند. نیمه ی دوم کتاب، تغییر هویت یکی از کاراکترها، و خیال هایی که کاترین می بافد، شما را به وحشت و ابهام می اندازد؛ و وادارتان می کند پرده از جنایتی بردارید که حقیقتا از رخ دادن آن اطمینان ندارید!
نورثنگر ابی یک داستان عاشقانه است که به سبک "گوتیک" روایت شده است. در ادبیات گوتیک، نویسندگان قلم به خلق جهانی می زنند که اسرار آمیز است. خط روایی این داستان ها دلهره آور و مرموز پیش می رود. معمولا یک یا تعدادی از کاراکترها خطرناک، مرموز، و رازآلود هستند. از همین جهت، نورثنگر ابی در مقایسه با دیگر آثار جین آستین، بسیار تجربه ی متفاوت و دلنشینی بود. این کتاب روایتی عاشقانه از زندگی یک دختر هفده ساله و مثبت اندیش به نام "کاترین" است. او تصمیم می گیرد تعطیلات را همراه با دوست و همسایه اش در شهری به نام "باث" سپری کند. او برخلاف دختران زمانه ی خود به تحصیل، نوازندگی، نقاشی، و آشپزی علاقه ی چندانی ندارد. اگرچه کاترین در زمانه ای زندگی می کند که عموم مردم خواندن رمان را امری بیهوده و به درد نخور تلقی می کنند، او جسورانه و با ذوقی وصف نشدنی کتاب در دست می گیرد و اوقاتش را به مطالعه سپری می کند. در شهر باث، به دنبال شرکت در مهمانی رقص وتئاتر با دو خانواده آشنا می شود. روایت معاشرت های کاترین با دوستان جدیدش، و تمامی چالش هایی که در پی این معاشرت ها بر سر راه او قرار می گیرند، شخصیت او که بسیار روراست، منطقی، مثبت اندیش، و آرام است را به خوبی نشان می دهند. تا میانه ی داستان، سبک گوتیک را حس نخواهید کرد. اما همین که کاترین پا به قلمروی غریبه های آشنا می گذارد، وهم و ابهام دست به گلویتان می اندازد! عمارتی کهنسال و باستانی که در همان ابتدای امر به دلایلی شعله ی خیال کاترین را روشن می کند. نیمه ی دوم کتاب، تغییر هویت یکی از کاراکترها، و خیال هایی که کاترین می بافد، شما را به وحشت و ابهام می اندازد؛ و وادارتان می کند پرده از جنایتی بردارید که حقیقتا از رخ دادن آن اطمینان ندارید!