اگه بخوام با بقیه کتابای کلاسیک که تا به اینجا خوندم و بهشون پنج ستاره دادم، مقایسهاش کنم موضوع یا ویژگی خیلی خاصی نداشت اما همین که تونستمی رمان کلاسیک رو توی روز تموم کنم یعنی در نوع خودش واقعا کتاب جذاب و خوندنی بود.
کاترین و فکر و خیالهای ترسناکش نسبت به نورثنگر ابی واقعا برام جالب بود و حس میکنم برای خود آستن همی تازگی داشت تو اثارش این اشاره ریز به سبک گوتیک.
مکالمات و طنز نفهمه خوبی هم داشت.
کلا احساس خوبی داشتم تو کل کتاب. انگار منم تو بث بودم و به رقص دعوت میشدم و بعد با جمع دوستانم راهی قلعه یا عمارتی میشدیم و مدتهای زیادی در چمن زارها راه میرفتیم و حرف میزدیم...
فقط کاش مکالمات عاشقانهی بیشتری داشت و آخرش انقدر زود تموم نمیشد...
در کل پیشنهادش میکنم... احساسات کاترین بیشتر عاشقانه بود تا اینکه صرفا فقط ازدواج کنه و این تنها هدفش باشه و اینی پوینت مثبت دیگه از این کتابه.
کاترین و فکر و خیالهای ترسناکش نسبت به نورثنگر ابی واقعا برام جالب بود و حس میکنم برای خود آستن همی تازگی داشت تو اثارش این اشاره ریز به سبک گوتیک.
مکالمات و طنز نفهمه خوبی هم داشت.
کلا احساس خوبی داشتم تو کل کتاب. انگار منم تو بث بودم و به رقص دعوت میشدم و بعد با جمع دوستانم راهی قلعه یا عمارتی میشدیم و مدتهای زیادی در چمن زارها راه میرفتیم و حرف میزدیم...
فقط کاش مکالمات عاشقانهی بیشتری داشت و آخرش انقدر زود تموم نمیشد...
در کل پیشنهادش میکنم... احساسات کاترین بیشتر عاشقانه بود تا اینکه صرفا فقط ازدواج کنه و این تنها هدفش باشه و اینی پوینت مثبت دیگه از این کتابه.