داستان دختری که میخواد قبیلهاش را نجات دهد اون دختر بی سر و صدا سوار بر قایقی میشه و به سمت اقیانوس میره تا فردی که قلب سرزمینش دست او بود را متقاضی کنه تا اون رو سر جاش بگذاره
اقیانوس که جان داره به دختر کمک میکنه بعد از پیدا کردن اون فرد به سمت خالق میروند و دختر هم با کمی تلاش و با نابودی نیزه میتواند به خالق که تبدیل ب موجود خطرناک که زه زره در حال خاکستر کردن زمین است میشود و قلب اورا سر جایش میگذارد این رمان انیمیشنش هم ساخته شده و بسیار زیبا هست
اقیانوس که جان داره به دختر کمک میکنه بعد از پیدا کردن اون فرد به سمت خالق میروند و دختر هم با کمی تلاش و با نابودی نیزه میتواند به خالق که تبدیل ب موجود خطرناک که زه زره در حال خاکستر کردن زمین است میشود و قلب اورا سر جایش میگذارد این رمان انیمیشنش هم ساخته شده و بسیار زیبا هست