داستان جالب و هیجان انگیزی بود و راحت ذهن خواننده رو مشغول میکرد و از اول همه چیز رو درعین توضیح دادن پیچیده بود ک برای من جالب بود
آتور از اون مدل رماناس ک نمیشه پیش بینی کرد قراره چی بشه ک از طرفی هم همین باعث شدی سری چیزا رو نفهمید و اخرش نویسندهی جوری داستان رو پیچید ک انتظار نداشتم انقدر سریع نقطه پایان رو بذاره رمان جای ادامه داشت و خیلی چیزا راجبش هنوز گنگه مثلا پسرش چطوری پادشاه اشباح شد درحالی ک خودش هنوز نمرده
مگه بعد مرگ هر پادشاه پادشاه بعدی انتخاب نمیشه یا از طرفی هر پادشاه ک اسمش تو دفتر باشه اسم بعدی رو مینویسه ولی اسم خودش وفتی تو کتاب نبود چطور اسم پسرش رو نوشت یا اصلا واسه چی شیطان پناهنده اون بود درحالی ک بیشتر عزیزانش توسط اون یا بخواطر اون کشته شدند
اخر رمان من خیلی کنجکاو و سرگردون بودم و هرچی تحلیل کردم ب جای خاصی نرسیدم
بنظر من این رمان باید دارای جلد دوم باشه وگرنه داستان هنوز ناقصه
Farnaz Heydari
۱۴۰۳/۰۵/۱۶
دقیقا و حتما باید ادامه داشته باشه تو فصل دوم. و خیلی زود و گنگ بود پایانش
آتور از اون مدل رماناس ک نمیشه پیش بینی کرد قراره چی بشه ک از طرفی هم همین باعث شدی سری چیزا رو نفهمید و اخرش نویسندهی جوری داستان رو پیچید ک انتظار نداشتم انقدر سریع نقطه پایان رو بذاره رمان جای ادامه داشت و خیلی چیزا راجبش هنوز گنگه مثلا پسرش چطوری پادشاه اشباح شد درحالی ک خودش هنوز نمرده
مگه بعد مرگ هر پادشاه پادشاه بعدی انتخاب نمیشه یا از طرفی هر پادشاه ک اسمش تو دفتر باشه اسم بعدی رو مینویسه ولی اسم خودش وفتی تو کتاب نبود چطور اسم پسرش رو نوشت یا اصلا واسه چی شیطان پناهنده اون بود درحالی ک بیشتر عزیزانش توسط اون یا بخواطر اون کشته شدند
اخر رمان من خیلی کنجکاو و سرگردون بودم و هرچی تحلیل کردم ب جای خاصی نرسیدم
بنظر من این رمان باید دارای جلد دوم باشه وگرنه داستان هنوز ناقصه