این داستان، ماجرای مرد جوانی را تعریف میکند که روزی از خواب بیدار میشود و میبیند تغییر عجیبی در وجود و زندگیاش رخ داده. او به یک سوسک تبدیل شده.
نویسنده ماجرای روبرو شدن خود فرد و خانوادهاش را با این مسئله و تاثیرش را بر جریان زندگی آنها تعریف میکند. اما آنقدر ساده توصیف میکند که انگار اتفاق چندان عجیبی نیست و هرچند نادر اما گاه به گاهی برای افرادی پیش خواهد آمد. این توصیف به ظاهر ساده با گوشه سازیهای بسیار خلاقانه از نویسنده به طور عجیبی داستان را جذاب میکند. من ِ خواننده داستان را میفهمم! حتی هم دردی میکنم و درکش میکنم. در حالیکه بخشی از مغزم پیام میدهد که این ماجرا واقعی نیست و نمیتواند باشد. اما بخش بزرگی از مغزم میپرسد: اگر واقعی باشد چه؟؟ حتی در محیط استعاره و تشبیه…؟؟؟
خیلی نرم و نازک شما را در فکر فرو میبرد. و حس خوبی ایجاد میکند.
به این فکر میکنم که باید نظر نویسندگان و منتقدان را در مورد این داستان بخوانم.
ممنونم از کتابراه و البته جناب سلطان زاده با صدا و اجرای بی نظیرشان!
نویسنده ماجرای روبرو شدن خود فرد و خانوادهاش را با این مسئله و تاثیرش را بر جریان زندگی آنها تعریف میکند. اما آنقدر ساده توصیف میکند که انگار اتفاق چندان عجیبی نیست و هرچند نادر اما گاه به گاهی برای افرادی پیش خواهد آمد. این توصیف به ظاهر ساده با گوشه سازیهای بسیار خلاقانه از نویسنده به طور عجیبی داستان را جذاب میکند. من ِ خواننده داستان را میفهمم! حتی هم دردی میکنم و درکش میکنم. در حالیکه بخشی از مغزم پیام میدهد که این ماجرا واقعی نیست و نمیتواند باشد. اما بخش بزرگی از مغزم میپرسد: اگر واقعی باشد چه؟؟ حتی در محیط استعاره و تشبیه…؟؟؟
خیلی نرم و نازک شما را در فکر فرو میبرد. و حس خوبی ایجاد میکند.
به این فکر میکنم که باید نظر نویسندگان و منتقدان را در مورد این داستان بخوانم.
ممنونم از کتابراه و البته جناب سلطان زاده با صدا و اجرای بی نظیرشان!