نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صد دست لباس

صد دست لباس
الئنور استس، جلیل یاری
۱۳۶ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۰۲/۱۱
داستان در مورد دختر نوجوانی به نام واندا پترونسکی است که با خانواده لهستانی خود ر شهر زندگی می‌کند همکلاسی‌هایش در مدرسه او را مسخره می‌کردند و سر به سرش می‌گذاشتند پگی و مدی نیز همینطور. پگی سر به سر او می‌گذاشت و از او در مورد لباس‌های زیادش سوال می‌کرد و می‌خندید دوستش مدی نیز در مقابل کارهای او سکوت می‌کرد و فقط تماشا می‌کرد آن‌ها نیز اسم عجیب او را نیز مسخره می‌کردند و از اینکه او لهستانی هست برایشان عجیب بود عاقبت واندا و پدر و برادرش از آن جا رفتند پگی و مدی از کارشان پشیمان شدند به خصوص مدی؛ او فهمید که نباید در مقابل کارهای اشتباهی که دوستش انجام می‌داد سکوت کند آن‌ها به واندا نامه نوشتند و گفتند که در مسابقه نقاشی برنده شده است و به خاطر اینکه او را مسخره می‌کردند و عذرخواهی کردند چند ماه بعد واندا برای آن‌ها نامه نوشت و در نامه متوجه شدند که واندا آن‌ها را بخشیده و بلکه از آن‌ها متنفر نیست.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟