نظر سارا مجیدزاده برای کتاب لیلی بیدل

لیلی بیدل
سارا مجیدزاده
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
10
اولاش که داستانو شروع کردم و کلا داستان در مورد پرستش و مهرداد بود دیگه فک کردم که تا اخر کتاب که حدودا ۵۰۰ صفحهای میشد قراره مقاومت و جنگ پرستش رو برای به دست اوردن دل مهرداد بخونم و اخرشم مث داستانای دیگه مهرداد کم کم عاشق پرستش بشه و پایان داستان.... اما از یه جایی که گیتی شروع به تعریف داستان زندگیش برای پرستش کرد اونجا بود که فهمیدم قصهی اصلی این کتاب قصه عشق و زندگی رحمان و گیتی هستش نه پرستش و مهرداد.. واقعا قصه زندگیشون فوق العاده زیبا و خوندنی بود و من این مدت که داشتم میخوندم واقعا لذت بردم هر چند که بعضی جاهای داستان ادم خیلی ناراحت میشد مثلا جایی که گیتی بعد مهارجرت خونواده ش مجبور به تحمل دوری رحمانم شد و دست تنها بچه هاشو دنیا میاورد و بزرگ میکرد هرچند که حضور داناز کنارش از هیچی بهتر بود ولی بازم جای رحمانو نمیتونست بگیره. ولی ازون ور داستان مهرداد و پرستش زیاد جالب نبود وقتی با داستان گیتی و رحمان مقایسه ش میکنی بیشتر ضعفاشو میبینی... مثلا جایی که پرستش واسه موندنش تو زندگی شرط میزاره که باید روستا زندگی کنند یه ذره با واقعیت جور درنمیاد. در کل داستان خوبی بود به نویسنده خسته نباشید میگم.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.