با سلام به کتابراه عزیز داستان در مورد یک تکه از کوهی است که دنبال آزادی و رهایی است و مرتب با باد و بوران جلساتی میگذاره و میخواهد با راهنمایی ان ها خودش رو رها کنه این در واقع استعاره است و نشون میده که آزادی و رهایی پیدا کردن از زیر سلطه ظلم و جور بها داره
ارگنه رها میشه ولی آیدین می میره رسیدن به آزادی بهایی داره و بهای آزادی این هست که جان هایی گرفته بشوند در راه رسیدن به آزادی کسانی که شجاع هستند و از جانشون می گذرند کم نیستند ولی هستند کسانی هم که بی تفاوتند در نهایت ارگنه آزاد و رها میشه و این جا است که داستان کاملا مفهوم پیدا میکنه ممنون از خوانشگر محترم
ارگنه رها میشه ولی آیدین می میره رسیدن به آزادی بهایی داره و بهای آزادی این هست که جان هایی گرفته بشوند در راه رسیدن به آزادی کسانی که شجاع هستند و از جانشون می گذرند کم نیستند ولی هستند کسانی هم که بی تفاوتند در نهایت ارگنه آزاد و رها میشه و این جا است که داستان کاملا مفهوم پیدا میکنه ممنون از خوانشگر محترم