سوژه داستان خوب بود ولی نویسنده نه به فرهنگ ونه به اعتقادات نقشهای داستان توجهی نکرده بود خیلی از مطالب معقول نبود رویا یه دختر با سواد وامروزی نمیتونه اینقدر پرت باشه که بدون هیچ ادرس وشماره تلفنی از دخترعموش به سمت تهران بیاد وتصادفی از محله سرگرد سردربیاره
دیگه اینکه هرکسی میدونه بعد از عمل پیوند قلب راحت مریض به بخش منتقل نمیشه یه جوری به شعور خواننده توهین میشه
دیگه اینکه به مکرر از خوردن صبحانه ونهار استراحت تواتاق نوشته شده والکی داستان طولانی شده
واینکه بعداز مدت ۷ ماه خانواده رویا به راحتی پذیرای خواهر فراری خود میشوند این بعیده
ودر آخر اسامی جابه جا میشد
من خودم در صدد نوشتن کتاب هستم به همین دلیل همه جور کتاب و از نویسندههای مختلف میخونم یه نویسنده خوب وتوانا باید به همه چیز با دقت توجه کنه یه جوان باسواد به صرف شهرستانی بودن اونقدر بی عرضه نمیشه که براحتی تو خیابون گم بشه
ودیگه اینکه نویسنده نتونست علاقه امین روبه تصویر بکشه وبه نظر اومد که به خاطر مادرش به سمت رویا رفت
دیگه اینکه هرکسی میدونه بعد از عمل پیوند قلب راحت مریض به بخش منتقل نمیشه یه جوری به شعور خواننده توهین میشه
دیگه اینکه به مکرر از خوردن صبحانه ونهار استراحت تواتاق نوشته شده والکی داستان طولانی شده
واینکه بعداز مدت ۷ ماه خانواده رویا به راحتی پذیرای خواهر فراری خود میشوند این بعیده
ودر آخر اسامی جابه جا میشد
من خودم در صدد نوشتن کتاب هستم به همین دلیل همه جور کتاب و از نویسندههای مختلف میخونم یه نویسنده خوب وتوانا باید به همه چیز با دقت توجه کنه یه جوان باسواد به صرف شهرستانی بودن اونقدر بی عرضه نمیشه که براحتی تو خیابون گم بشه
ودیگه اینکه نویسنده نتونست علاقه امین روبه تصویر بکشه وبه نظر اومد که به خاطر مادرش به سمت رویا رفت