هر بار کتابی از ماگدا سابو میخوانم یا میشنوم باز شگفت زده میشوم. خوشحالم که خیابان کاتالین را هنوز نخواندهام و ناراحت که فعلا اثر دیگری از ایشان به فارسی در دسترس نیست (نمیدانم رمان دیگری به جز رمانهای موجود در کتابراه دارند یا نه؟)
سابو درباره انسان مینویسد و درباره روابط انسانی آنچه در قصههای او بیشترین اهمیت را دارد روح بشری است و تاثیری که از افراد و حوادث میپذیرد. شاید در این رمان نسبت به رمانهای ترانه ایزا و در با حوادث بیشتر و مهیج تری رو به رو باشیم ولی اهمیت این اتفاقات در اثری است که بر روی زندگی و روحیات افراد و به خصوص گینا میگذارد.
البته سابو در این رمان ثابت میکند در کنار هم چیدن وقایع و چفت و بست دادن به آنها بسیار چیره دست است به گونهای که اتفاقی خلق الساعه را در داستان شاهد نیستیم و کد گذاریها بسیار دقیق است به صورتی که تا انتها همه چیز مثل پازلی مرتب میگردد.
قصه ابیگیل به ما میگوید چونه گاهی هیچ چیز آنگونه که میاندیشیم نیست و به نظرم در این داستان پدر جایگاه خداگونه و ابیگیل حکم فرشته مراقب را دارد که گینا را به سوی سرنوشتی سوق میدهند که اگرچه پسند او نیست ولی در نهایت به نفعش است.
روایت اثر بسیار خوب بود طوری که حالا دیگر تصور داستانهای سابو بدون صدای خانم حداد سخت است.
با سپاس از کتابراه
سابو درباره انسان مینویسد و درباره روابط انسانی آنچه در قصههای او بیشترین اهمیت را دارد روح بشری است و تاثیری که از افراد و حوادث میپذیرد. شاید در این رمان نسبت به رمانهای ترانه ایزا و در با حوادث بیشتر و مهیج تری رو به رو باشیم ولی اهمیت این اتفاقات در اثری است که بر روی زندگی و روحیات افراد و به خصوص گینا میگذارد.
البته سابو در این رمان ثابت میکند در کنار هم چیدن وقایع و چفت و بست دادن به آنها بسیار چیره دست است به گونهای که اتفاقی خلق الساعه را در داستان شاهد نیستیم و کد گذاریها بسیار دقیق است به صورتی که تا انتها همه چیز مثل پازلی مرتب میگردد.
قصه ابیگیل به ما میگوید چونه گاهی هیچ چیز آنگونه که میاندیشیم نیست و به نظرم در این داستان پدر جایگاه خداگونه و ابیگیل حکم فرشته مراقب را دارد که گینا را به سوی سرنوشتی سوق میدهند که اگرچه پسند او نیست ولی در نهایت به نفعش است.
روایت اثر بسیار خوب بود طوری که حالا دیگر تصور داستانهای سابو بدون صدای خانم حداد سخت است.
با سپاس از کتابراه