زیاد درگیرکننده نبود ولی تجربهی خوبی رو میداد و بعضی از دوستان گفتند ولنگاری غرب و... که من معتقد نیستم چون کشیده شدن میو به رقص دلیلش و رشکستگی محل کارش بود و درکل میشه گفت کتاب خوبیه و جالب نوشته شده و تا آخر داستان کنجکاو میکنه تنها ایرادی که میتونم بگم اینه که میو احمق بود که دنبال هرکی راه میافتادمیرفت وبه قولی بله قربان گو بود خلاصه داستان:
دختری فقیر به دلیل حامله شدن از شهرش فرار میکنه میره کار میکنه تا اینکه ورشکسته میشه وپاش به کلوبها باز میشه تو راه بهش تجاوز میشه واقدام به خودکشی میکنه میره بیمارستان اونجا با داینا آشنا میشه وبعد مرخص شدن برمیگرده شهرش و کار پیدا میکنه تو عتیقه فروشی و به هنگام تحویل بسته دوباره داینا رو میبینه و باهم دوست میشن و...
دختری فقیر به دلیل حامله شدن از شهرش فرار میکنه میره کار میکنه تا اینکه ورشکسته میشه وپاش به کلوبها باز میشه تو راه بهش تجاوز میشه واقدام به خودکشی میکنه میره بیمارستان اونجا با داینا آشنا میشه وبعد مرخص شدن برمیگرده شهرش و کار پیدا میکنه تو عتیقه فروشی و به هنگام تحویل بسته دوباره داینا رو میبینه و باهم دوست میشن و...