داستان جالبی بود. زنی گیر افتاده در تصور آرمان گرایانهی خودش از یک همسر ایدهآل. نویسنده با توضیح ذره ذرهی این ویژگیها طرز تفکر خانوم نزهتالدوله رو به مخاطب نشون میده. این که شخصیت داستان چقدر بیش از آنکه به فکر یک شریک مناسب برای (خود) باشه بیشتر به دنبال بدست اوردن تندیسی هست که مثل یک جام طلایی به دست بیاره و توسط اون توجه و تایید اطرافیان رو از آن خودش بکنه. خانوم نزهتالدوله برای من نمونهی بارز شخصی بود که نه برای خودش که برای جامعهی اطرافش زندگی میکرد. جاهایی از داستان دلم به حال خانوم نزهتالدوله میسوخت. زنی ثروتمند از خانوادهای اصیل که نه برای خودش که برای جامعهای که اون رو بازیچهی دست خودشون کردند عمری نقش بازی میکرد.
علاوه بر این داستان دیدگاه زنی رو ترسیم میکرد که خودش رو خارج از دایرهی ازدواج و اتصال به یک موجود زندهی دیگر نمیتونست تعریف بکنه. انگار که هویت اون و دستاوردهاش در یک ازدواج بی نقص خلاصه میشد. هدفی که هرچه بیشتر دنبال میکرد کمتر بدست میآورد.
در طول داستان نویسنده با تاکید بر ارزشهای ظاهری واقعیتی رو بیان کرد که امروزه هم تاحد زیادی در جامعهی ما وجود داره. ظاهر بینی و این وسواس بیش از حد برای داشتن شمایل بی نقص اون هم زمانی که خانه از پایبست ویران است.
در مجموع گویندگی کتاب رو دوست داشتم و تمام مدت با اشتیاق گوش میدادم. اشتیاقی که ترکیبی بود از گویندگی خوب و نویسندگی هنرمندانه.
در آخر این که انتظار اثری عمیق با نشانهها و نمادهای زیاد نداشته باشین. داستانی برای سرگرمی و شاید کمی تفکر که یادمون بندازه که خودمون هم در برخی از آرمانگراییهای مزحکانهمون گیر افتادیم، ارزش شنیده شدن دارد.
علاوه بر این داستان دیدگاه زنی رو ترسیم میکرد که خودش رو خارج از دایرهی ازدواج و اتصال به یک موجود زندهی دیگر نمیتونست تعریف بکنه. انگار که هویت اون و دستاوردهاش در یک ازدواج بی نقص خلاصه میشد. هدفی که هرچه بیشتر دنبال میکرد کمتر بدست میآورد.
در طول داستان نویسنده با تاکید بر ارزشهای ظاهری واقعیتی رو بیان کرد که امروزه هم تاحد زیادی در جامعهی ما وجود داره. ظاهر بینی و این وسواس بیش از حد برای داشتن شمایل بی نقص اون هم زمانی که خانه از پایبست ویران است.
در مجموع گویندگی کتاب رو دوست داشتم و تمام مدت با اشتیاق گوش میدادم. اشتیاقی که ترکیبی بود از گویندگی خوب و نویسندگی هنرمندانه.
در آخر این که انتظار اثری عمیق با نشانهها و نمادهای زیاد نداشته باشین. داستانی برای سرگرمی و شاید کمی تفکر که یادمون بندازه که خودمون هم در برخی از آرمانگراییهای مزحکانهمون گیر افتادیم، ارزش شنیده شدن دارد.