حاوی اسپویل
کتاب فوق العاده خوب وجذابی بودعشق کردم ممنونم هم ازاستادسرآرتور و هم ازتموم تیم کتابراه🙏
کتاب درموردیک پسری است که پدرش درزنده بودن او را ازارث محرم کرده بخاطرکاروشغل بازیگری انتخاب کرده است
بعدازمرگ پدرش این پسربایک زن کولی میره سراغ شرلوک هلمز وازش تقاضا کمک میکنه ومیگه ازطرف یکی ازدوستان پدرش متوجه شده پدریک وصیت نامه دیگهای قبل ازمرگش تنظیم کرده که به او ارثی داده واورابخشیده است.
اماجا ومکان وصیت نامه را نمیداند
ازشرلوک میخوادکه همراهیش کندوباکمک زن کولی بتواندروح پدرش رااحضارکند و ازش جاومکان وصیت نامه رابپرسد.
همه باهم میرن به قلعه خانوادگی شان تااحضارروح راشروع کنند
درزمانی که همه دوتادورهم جمع شدن ودستان هم راگرفتن ناگهان صدای پدرشان میادکه یک ساعت خورشیدی توی وسط میدان قلعه است وانجامیشه وصیت راپیداکرد
ودرهمان وقت یک قتل اتفاق میوفتد
وفرداان روز شرلوک وهمراهان میرن سراغ اون ادرس ووصیت نامه راپیدامیکنن.
وبعدتوی مراحل قانونی گویا نیازبه یک شاهدداخل وصیتنامه است ووقتی که قرارمیشه فردای ان روزشاهدخودشوبه وکیل واطرافیان برسون که وقتی شاهدمیادهملزبایک مشت محکم ازخجالتش درمیادواطرافیان متوجه میشن که همه این چیزهابازی بوده واون شاهدهم خودپسربازیگراون محرم است وخودشوگریم کرده بوده تاهمه روبتونه بازی بده.
کتاب فوق العاده خوب وجذابی بودعشق کردم ممنونم هم ازاستادسرآرتور و هم ازتموم تیم کتابراه🙏
کتاب درموردیک پسری است که پدرش درزنده بودن او را ازارث محرم کرده بخاطرکاروشغل بازیگری انتخاب کرده است
بعدازمرگ پدرش این پسربایک زن کولی میره سراغ شرلوک هلمز وازش تقاضا کمک میکنه ومیگه ازطرف یکی ازدوستان پدرش متوجه شده پدریک وصیت نامه دیگهای قبل ازمرگش تنظیم کرده که به او ارثی داده واورابخشیده است.
اماجا ومکان وصیت نامه را نمیداند
ازشرلوک میخوادکه همراهیش کندوباکمک زن کولی بتواندروح پدرش رااحضارکند و ازش جاومکان وصیت نامه رابپرسد.
همه باهم میرن به قلعه خانوادگی شان تااحضارروح راشروع کنند
درزمانی که همه دوتادورهم جمع شدن ودستان هم راگرفتن ناگهان صدای پدرشان میادکه یک ساعت خورشیدی توی وسط میدان قلعه است وانجامیشه وصیت راپیداکرد
ودرهمان وقت یک قتل اتفاق میوفتد
وفرداان روز شرلوک وهمراهان میرن سراغ اون ادرس ووصیت نامه راپیدامیکنن.
وبعدتوی مراحل قانونی گویا نیازبه یک شاهدداخل وصیتنامه است ووقتی که قرارمیشه فردای ان روزشاهدخودشوبه وکیل واطرافیان برسون که وقتی شاهدمیادهملزبایک مشت محکم ازخجالتش درمیادواطرافیان متوجه میشن که همه این چیزهابازی بوده واون شاهدهم خودپسربازیگراون محرم است وخودشوگریم کرده بوده تاهمه روبتونه بازی بده.