فوقالعاده خلاقانه و نوآورانه بود. وقتی بخش هزارتوی زیرزمینها رو میخوندم کاملاً منو به کتابهای راما نوشتهی آرتور سی کلارک نزدیک کرد. دکتر وکیلی باهمون جسارت و خلاقیت ماجرا رو بسط داده بود و این منو بوجد آورد. قدرت طمع ازآنچه فکر میکنیم قوی تر بنظر میرسه، نه تنها
قوی بلکه کِشنده و کُشنده... قهرمانان داستان ابتدا با "چشماشون" اموال زیبا، گرانقیمت و کمیابی رو دیدن، یعنی همون عضوی که اولین جرقههای طمع رو در وجود آدمی روشن میکنه، بخاطر همین روی مبلها هم این عضو وضوح ابتدایی داشت. بعد از اونم با لذتِ تماشای اشیاء بیشتر به سمت طبقات پایین تر کشیده شدن و هر چه پایین تر رفتند درگیر سیاهی بیشتری شدن و هرچه سیاهی بیشتر شد پس وابستگی و گم شدنهای افزاینده تری رو تجریه کردن، زمانی برای خلاصیِ خودشون اقدام کردن که دیگه جزئی از وجودشون شده بود. درواقع مبلها نمادی از احساسات نادرست و بعبارتی خطاهای هر کدومشون بود که اونا رو به دامِ ورطه نابودی میکشوند. یکی با اعتیادش که دیگه هیچ چیز رو نمیفهمید، یکی یا غرق شدن تو هوسهاش......
دراین میان بینشون بودن کساییکه هیچ قدرتی نداشتن، مثل میثم، نوجوونی که آرزوها یا امیالش اصلاً مطرح نبود، چون بزرگترش باید اونو قربانیِ امیال، هوسها و خواهشهای سرخوردهی خودش کنه. اون "باید" تربیت بشه یا بهتر بگم میدون داده بشه تا "قربانی بشه". داستان از ابتدا با قدرت شروع میشه و با ترفندی شما رو بسمت باور کردنش سوق میده بعدم اونقدر توش غرق میشین که تا تمومش نکنین دست بردار نمیشین. انگار نویسندهی خالقِ این تریلر، خودش یکی از مبلهاست!!!!!! 😉
🔴 تاثیرگذار و زیباست صددرصد توصیه میکنم مطالعه ش رو از دست ندین 📚📖
قوی بلکه کِشنده و کُشنده... قهرمانان داستان ابتدا با "چشماشون" اموال زیبا، گرانقیمت و کمیابی رو دیدن، یعنی همون عضوی که اولین جرقههای طمع رو در وجود آدمی روشن میکنه، بخاطر همین روی مبلها هم این عضو وضوح ابتدایی داشت. بعد از اونم با لذتِ تماشای اشیاء بیشتر به سمت طبقات پایین تر کشیده شدن و هر چه پایین تر رفتند درگیر سیاهی بیشتری شدن و هرچه سیاهی بیشتر شد پس وابستگی و گم شدنهای افزاینده تری رو تجریه کردن، زمانی برای خلاصیِ خودشون اقدام کردن که دیگه جزئی از وجودشون شده بود. درواقع مبلها نمادی از احساسات نادرست و بعبارتی خطاهای هر کدومشون بود که اونا رو به دامِ ورطه نابودی میکشوند. یکی با اعتیادش که دیگه هیچ چیز رو نمیفهمید، یکی یا غرق شدن تو هوسهاش......
دراین میان بینشون بودن کساییکه هیچ قدرتی نداشتن، مثل میثم، نوجوونی که آرزوها یا امیالش اصلاً مطرح نبود، چون بزرگترش باید اونو قربانیِ امیال، هوسها و خواهشهای سرخوردهی خودش کنه. اون "باید" تربیت بشه یا بهتر بگم میدون داده بشه تا "قربانی بشه". داستان از ابتدا با قدرت شروع میشه و با ترفندی شما رو بسمت باور کردنش سوق میده بعدم اونقدر توش غرق میشین که تا تمومش نکنین دست بردار نمیشین. انگار نویسندهی خالقِ این تریلر، خودش یکی از مبلهاست!!!!!! 😉
🔴 تاثیرگذار و زیباست صددرصد توصیه میکنم مطالعه ش رو از دست ندین 📚📖