از نظر من کتاب جالبی نبود اینکه یک انسان تبدیل به یک حشره زشت مثلا سوسک میشه و زندگیش و به صورت یک سوسک میگذرونه و تمام اهالی اون خونه دارن به زور تحملش میکنند چون مجبورند
خوب و وقتی که مرد یک نفس راحتی بکشند
البته ما تو زندگی واقعی خودمون توی بعضی از خانوادهها افرادی هستند که صفات خوبی ندارند و خواسته یا ناخواسته دوچار پلیدیها و زشتی هستند و در بعضی به یک بیماری تبدیل میشود ولی خانواده راضی به مرگش نیستند و بعضی این گونه افراد را از زندگی خود برای همیشه کنار میگذارند ولی گرگوارد آدم بدی نبود خیلی سوالات تو ذهن آدم میاره که اصلا به چه دلیلی این تغییر زشت در یک آدم خوب صورت گرفت؟ یا چرا این زندگی اینگونه پایان یافت؟ در کل من زیاد از این کتاب خوشم نیومد احساس میکنم برای درک بهتر مطالب چیزهایی کم داشت.
خوب و وقتی که مرد یک نفس راحتی بکشند
البته ما تو زندگی واقعی خودمون توی بعضی از خانوادهها افرادی هستند که صفات خوبی ندارند و خواسته یا ناخواسته دوچار پلیدیها و زشتی هستند و در بعضی به یک بیماری تبدیل میشود ولی خانواده راضی به مرگش نیستند و بعضی این گونه افراد را از زندگی خود برای همیشه کنار میگذارند ولی گرگوارد آدم بدی نبود خیلی سوالات تو ذهن آدم میاره که اصلا به چه دلیلی این تغییر زشت در یک آدم خوب صورت گرفت؟ یا چرا این زندگی اینگونه پایان یافت؟ در کل من زیاد از این کتاب خوشم نیومد احساس میکنم برای درک بهتر مطالب چیزهایی کم داشت.