این کتاب سرشار از حقایقی است واقعا چنان روشن مثل آفتاب که گاهی با غفلت و نادیده گرفتنشان خود به درد و اندوه میافتیم، با صدا و لحن بسیار بسیار گویا و دلنشین در بخش آخر میشنویم:
وجود متعالی همیشه وجود دارد بنابراین ما باید نسبت به آن متوجه تر و هوشیارتر باشیم... حکومت خداوند در کل جهان گسترده است ولی شما آن را نمیبینید.
صبح وقتی از خواب بیدار میشویم دو شبح خرابکار نیز در کنار تخت ما هستند و هر یک میخواهند ما را در آن روز به عنوان غذا بخورند؛ اولی ترس است که به ما میگوید من بیش از حد بزرگ هستم, من بیش از حد ترسناک هستم و تو بیش از حد کوچکی تو نمیتوانی کاری انجام دهی. شبح دوم رخوت و خستگی است... راحت باش فردا هم روز خداست فعلا چیزی بخور و خوش باش فردا دوباره میبینمت. هر کدام از این دو شبح میخواهند زندگی شما را ببلعند بیتوجه به اینکه امروز چکاری انجام دهی فردا دوباره ظاهر خواهند شد. آنها دشمن هستند، آنها در دنیای بیرون نیستند بلکه در درون ما هستند در اتاق خواب ما هستند درون زندگی ما.
وجود متعالی همیشه وجود دارد بنابراین ما باید نسبت به آن متوجه تر و هوشیارتر باشیم... حکومت خداوند در کل جهان گسترده است ولی شما آن را نمیبینید.
صبح وقتی از خواب بیدار میشویم دو شبح خرابکار نیز در کنار تخت ما هستند و هر یک میخواهند ما را در آن روز به عنوان غذا بخورند؛ اولی ترس است که به ما میگوید من بیش از حد بزرگ هستم, من بیش از حد ترسناک هستم و تو بیش از حد کوچکی تو نمیتوانی کاری انجام دهی. شبح دوم رخوت و خستگی است... راحت باش فردا هم روز خداست فعلا چیزی بخور و خوش باش فردا دوباره میبینمت. هر کدام از این دو شبح میخواهند زندگی شما را ببلعند بیتوجه به اینکه امروز چکاری انجام دهی فردا دوباره ظاهر خواهند شد. آنها دشمن هستند، آنها در دنیای بیرون نیستند بلکه در درون ما هستند در اتاق خواب ما هستند درون زندگی ما.