این کتاب را به صورت صوتی گوش دادم.. کلا میشه با کتابهای جورج اورول زندگی کرد، اولین کتابی که ازش خوندم، و تا حالا ۴ بار اون را خوندم و گوش دادم کتاب مزرعه حیوانات بود و دقیقا در ارتباط با همون موضوع کتاب ۱۹۸۴،
اینکه جهان به سه قدرت بزرگ تبدیل شده، مثل زمان کومونیستها.. اینکه شخصیت اصلی داستان، باید در راستای رفیق بزرگ حرکت کنن.. حتی حق یک عاشق شدن را ندارن.. اینکه یک فرزند، پدر خودش را لو میده و اون پدر خوشحاله از این کار..
کتابی بود که با یک استرس جالبی اون را گوش دادم.. اینقدر شخصیت اصلی داستان را شکنجه کردن و روی روح و روانش کار کردن تا دقیقا شد یکی مثل خودشون، و عاشق رفیق بزرگ.. اینکه دوباره جولیا را دید، و هر دو به هم بی تفاوت بودن.. اینمه تمام چیزهایی که قبلا فکر میکرد چرا.. الان دیگه همه را پذیرفت..
اینکه جهان به سه قدرت بزرگ تبدیل شده، مثل زمان کومونیستها.. اینکه شخصیت اصلی داستان، باید در راستای رفیق بزرگ حرکت کنن.. حتی حق یک عاشق شدن را ندارن.. اینکه یک فرزند، پدر خودش را لو میده و اون پدر خوشحاله از این کار..
کتابی بود که با یک استرس جالبی اون را گوش دادم.. اینقدر شخصیت اصلی داستان را شکنجه کردن و روی روح و روانش کار کردن تا دقیقا شد یکی مثل خودشون، و عاشق رفیق بزرگ.. اینکه دوباره جولیا را دید، و هر دو به هم بی تفاوت بودن.. اینمه تمام چیزهایی که قبلا فکر میکرد چرا.. الان دیگه همه را پذیرفت..