نظر سیمین شمس برای کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی

سوپرمارکت شبانه روزی
سیمین شمس
۱۴۰۱/۱۲/۱۲
10
داستان زیبایی بودبا ایده برآمده از فرهنگ شرق دور؛ تعهد به شغل، انضباط وظیفه در قبال جامعه. فوروکاوا دختری با طرز تفکر متفاوت است، البته متفاوت بودن او یک ویژگی مثبت نیست بلکه از جنس روزمرگی، بی احساسی، تقلید و زندگی ماشینی است کمااینکه خودش نیز اعتراف میکند بیشتر از آنکه یک انسان باشد، یک حیوان یا یک موجود غریزی است و یا به عبارت بهتر در تمام عمرش یک کارمند فروشگاه شبانه روزی است! در مقابل او شیروهارا مردی یاغی نسبت به جامعه و باتفکر متفاوت از نوع خلاق ولی با خوی تنبل، طفیلی و حتی استثمارگر میباشد! هر آدم متفاوتی در معرض قضاوت جامعه است، دختر و مرد نیز مدام در معرض قضاوت و سرزنش جامعه میباشند، دختر برای اینکه انحراف خود را از معیار جامعه کمتر کند از خواهرش چاره جویی میکند یا از فلان کارمند فروشگاه تقلید میکند یا از زن برادر شیروهارا درباره انتخابهای مهم زندگی سوال میکند ولی مرد ابایی ندارد ازینکه متفاوت باشد، نقش منفی جامعه خود را بازی کند و همچنان مسیر خود را طی کند! دختر حتی در قبال تحقیر و توهینهای مرد و زن برادر او اندکی دچار خشم نمیشود، او فقط در قبال جسم و ذهن و روان خود خود تاجاییکه به شغل او در فروشگاه مربوط میشود احساس وظیفه میکند و در سایر مقولهها گویی او انسان نبوده و هیچ ارزشی برای وجود خود قائل نیست! بعد از ۱۸سال کار در فروشگاه بالاخره او شغل خود را ترک میکند ولی نه به تفکر و خواست خود، بلکه با مجموعه دلایلی که مربوط به قضاوت جامعه و خواسته مرد میباشد اما درنهایت در مییابد که حتی برای شغل بهتر و یا درامد بیشتر ساخته نشده و دوباره میخواهد کارمند ساده یک فروشگاه باشد! هرچند داستان در اینجابه پایان میرسد ولی امیدوارم حداقل مرد استثمارگر داستان، دختر بینوا را ترک کند!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.