با سلام. ممنونم از نویسنده، گوینده و کتابراه بابت این کتاب. موضوع کتاب خیلی جذابه، نویسنده خیلی روان و ساده نوشته که قابل فهمه و کلمات بزرگ با معنیهای سخت استفاده نکرده. نکته مثبت دیگه اینه که قانون جذب رو خیلی قشنگ داخل داستان شرح داده.
اما بعد... اسم سه نفر شخصیت اصلی داستان که تقریبا همه جای داستان هستند خیلی شبیه هم انتخاب شده، آیدا، آرمیتا، آنیتا، که میتونست یکم متفاوت تر باشه.
نکته دوم این که مکالمات اشخاص با هم خیلی به صورت کتابی نوشته شده در حالی که میتونست راحت تر و غیر رسمی تر باشه. مثلا استفاده از کلماتی مثل (است، وی گفت، با هم در میان میگذاریم، ۱۰ دقیقه دیگر نزد تو هستم،) واقعا باید رو مکالمات کار بشه و عادی تر نوشته بشه.
نکته بعد اینه که شخصیت نقش اول و حتی کل گروه پنج نفرشون خیلی به راحتی به دیگران اعتماد میکردند، مثل اعتماد به رهبر اون شهر در یک سیاره دیگر، یا اون زنی که در گوی نمایان میشد.
نکته بعدی این بود که این گروه حتی اسم اون خانوم زیبا که داخل گوی بود رو نپرسیدن و حتی اسم رهبر اون شهر رو،
نکته بعد این که اتفاقات خیلی ساده پیش میرفت و مسائل خیلی به راحتی حل میشدن و بار معما گونه داستان کم بود بنظرم.
نکته بعدی اینکه تمام اشخاصی که سن بیشتری از نقش اول داستان داشتن اون رو دخترم صدا میکردن بدون هیچ تفاوتی در گفتار. واین مربوط به شخصیت پردازی میشه.
در کل میخوام بگم که نویسنده باید در اثرات بعدی خود به جزییات بیشتری توجه کنه. ممنون
اما بعد... اسم سه نفر شخصیت اصلی داستان که تقریبا همه جای داستان هستند خیلی شبیه هم انتخاب شده، آیدا، آرمیتا، آنیتا، که میتونست یکم متفاوت تر باشه.
نکته دوم این که مکالمات اشخاص با هم خیلی به صورت کتابی نوشته شده در حالی که میتونست راحت تر و غیر رسمی تر باشه. مثلا استفاده از کلماتی مثل (است، وی گفت، با هم در میان میگذاریم، ۱۰ دقیقه دیگر نزد تو هستم،) واقعا باید رو مکالمات کار بشه و عادی تر نوشته بشه.
نکته بعد اینه که شخصیت نقش اول و حتی کل گروه پنج نفرشون خیلی به راحتی به دیگران اعتماد میکردند، مثل اعتماد به رهبر اون شهر در یک سیاره دیگر، یا اون زنی که در گوی نمایان میشد.
نکته بعدی این بود که این گروه حتی اسم اون خانوم زیبا که داخل گوی بود رو نپرسیدن و حتی اسم رهبر اون شهر رو،
نکته بعد این که اتفاقات خیلی ساده پیش میرفت و مسائل خیلی به راحتی حل میشدن و بار معما گونه داستان کم بود بنظرم.
نکته بعدی اینکه تمام اشخاصی که سن بیشتری از نقش اول داستان داشتن اون رو دخترم صدا میکردن بدون هیچ تفاوتی در گفتار. واین مربوط به شخصیت پردازی میشه.
در کل میخوام بگم که نویسنده باید در اثرات بعدی خود به جزییات بیشتری توجه کنه. ممنون