خیلی غم انگیز بود و دلم گرفت
دربارهی خشک شدن مظلومانهی دریاچهی ارومیه بود
و چه زیبا اولش معرفیش کرد آب بوده گردشگر میومده شنا میکردن و رویه نمکهای که تمام مریضی هارو از بین میبره میخوابیدن و از زندگی لذت میبردن
نمکها وقتی افتاب بهشون میخورده مثله الماس بودن
و اما خشکشالی
آفت جون دریاچه امد و دریاچه رو خشگ کرد زندگی مردم محلی و خراب کرد و دیگه آبی نبود برایه شنا کردن
فقط جوونهای بودن که نمک تسویه میکردن
چه زیبا بود ارومیه زیباترین دریاچه نمک دنیا حیفی
پسر بچه به پدرش گف بابا من آب میخوام منو ببر یه جا که شنا کنم
و پدرش یاد خاطرات کودکی خودش افتاد و دلتنگ شد
اخرشم پسر بچه رفت تویه تشت آب و اونجا اب بازی کرد
دربارهی خشک شدن مظلومانهی دریاچهی ارومیه بود
و چه زیبا اولش معرفیش کرد آب بوده گردشگر میومده شنا میکردن و رویه نمکهای که تمام مریضی هارو از بین میبره میخوابیدن و از زندگی لذت میبردن
نمکها وقتی افتاب بهشون میخورده مثله الماس بودن
و اما خشکشالی
آفت جون دریاچه امد و دریاچه رو خشگ کرد زندگی مردم محلی و خراب کرد و دیگه آبی نبود برایه شنا کردن
فقط جوونهای بودن که نمک تسویه میکردن
چه زیبا بود ارومیه زیباترین دریاچه نمک دنیا حیفی
پسر بچه به پدرش گف بابا من آب میخوام منو ببر یه جا که شنا کنم
و پدرش یاد خاطرات کودکی خودش افتاد و دلتنگ شد
اخرشم پسر بچه رفت تویه تشت آب و اونجا اب بازی کرد