نظر Atefeh_asgari برای کتاب صوتی شهرش، گوسفندانش

شهرش، گوسفندانش
هاروکی موراکامی، علیرضا اجلی
۵۶۵ رای
Atefeh_asgari
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
داستان با مفهومی بود
از کلامت و تشابهای جالبی استفاده کرده بود
داستان در باره‌ی ۲تا دوست صمیمی بود
که چقدر در دبیرستان دوست رفیق و صمیمی بودن
اما دانشگاه و روزگار اونهارا جدا کرده اون نویسنده‌ی تویه توکیو شده و دوسش تویه آژانس هواپیمایی
و دوره دنیارا گشته گف اگه دوستش دانشگا توکیو قبول شده بود و اون به آزانس هواپیمایی میرفت
شاید سرنوشتشون تقصیر میکرد و جاشون عوض میشد
یه روز که به دیدن دوسش میره
وقتی برمیگرده تویه هتل یه خانمی تویه تلوزیون میبینه که از شهر کوجیکش میگه که میخواد رونقش بده و بزرگش کنه نویسنده از تشابه زیبا استفاده کرده بود و گف خانم پشته میز تحریر نشسته یعنی خیلی خشک و بی روحه
یا گفت لبخندش مثله یخچاله یعنی سرد و خشکه
ممنون از کتابراه بخاطر کتاب‌های رایگانش
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟