در کنتاکی، مالک ثروتمند رئوفی مجبور میشود، در پی مشکلات شدید مالی، بهترین و وفادارترین بردهاش به نام تم و یک کودک به نام هنری را بفروشد. مادر پسربچه، دورگهای به نام الیزا، همراه پسرش فرار میکند: او، که تحت تعقیب است، معجزهآسا موفق میشود در برابر نگاه بهتزده تعقیبکنندگانش از رودخانه اوهایو، که پوشیده از یخ است، بگذرد. سپس شرکتی متعلق به «انجمن دوستان» به او پناه میدهد و شوهرش جرج نیز، که از دست اربابی ظالم فرار کرده است، در آن جا به او میپیوندد.
آنها به اتفاق به کانادا میروند و زندگی نویی را آغاز میکنند، یک زندگی آزاد. اما سرنوشت عمو تم غمانگیزتر است: تم، اگرچه از آنچه در انتظار اوست آگاه است، به دنبال آن تاجر برده میرود و با قلبی شکسته خانوادهاش را ترک میگوید. برخورد تم با ایوانچلین سنت کلار، دختربچهای مهربان که پدرش را وادار میکند تا تم را بخرد، مرحلهای آکنده از آرامش و حس پرشور مذهبی در زندگی این برده میآفریند. اما ایوانجلین میمیرد، و کمی بعد پدرش نیز در جریان یک زد و خورد زخمی مهلک برمیدارد. بردهها را میفروشد و تم بیچاره به دست سیمون لگری خشن میافتد که او را به کشتزار پنبه خود میبرد تا از او یک مراقب بسازد. تم از بدرفتاری با برادرانش سرباز میزند، و به نیروی ایمانش، جرئت میکند با اربابش به مقابله برخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق تم موفق میشود پس از جستجوهای فراوان، وی را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند.
موضوع برده داری دست مایه بسیاری بوده هم توی ادبیات و هم توی سینما که این اثر هم یکی از شاخصترین اونا ست.
آنها به اتفاق به کانادا میروند و زندگی نویی را آغاز میکنند، یک زندگی آزاد. اما سرنوشت عمو تم غمانگیزتر است: تم، اگرچه از آنچه در انتظار اوست آگاه است، به دنبال آن تاجر برده میرود و با قلبی شکسته خانوادهاش را ترک میگوید. برخورد تم با ایوانچلین سنت کلار، دختربچهای مهربان که پدرش را وادار میکند تا تم را بخرد، مرحلهای آکنده از آرامش و حس پرشور مذهبی در زندگی این برده میآفریند. اما ایوانجلین میمیرد، و کمی بعد پدرش نیز در جریان یک زد و خورد زخمی مهلک برمیدارد. بردهها را میفروشد و تم بیچاره به دست سیمون لگری خشن میافتد که او را به کشتزار پنبه خود میبرد تا از او یک مراقب بسازد. تم از بدرفتاری با برادرانش سرباز میزند، و به نیروی ایمانش، جرئت میکند با اربابش به مقابله برخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق تم موفق میشود پس از جستجوهای فراوان، وی را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند.
موضوع برده داری دست مایه بسیاری بوده هم توی ادبیات و هم توی سینما که این اثر هم یکی از شاخصترین اونا ست.