اگر میتوانید عاشق شوید، ابتدا عاشق خودتان شوید.
تا اولین مدرک تحصیلی رسمی خودمون رو بگیریم، حداقل ۱۱، ۱۲ سال مدرسه رفتیم، سرکلاس حاضر شدیم، درس خوندیم، امتحان دادیم اما طی این سالها کسی به همون یاد نداد چطور خودمون رو دوست داشته باشیم، چطور مواظب خودمون باشیم، در یه کلمه چطور بهترین دوست خودمون باشیم. وقتی من خودم رو دوست نداشته باشم، قادر به دوست داشتن کس دیگهای نخواهم بود، برای جامعه، خانواده و حتی خودم سودمند نیستم، زندگی میکنم اما کج و معوج، تصمیم میگیریم اما بدون فکر، کار میکنم اما بدون اشتیاق، چون خودم رو دوست ندارم، دنبال حس دوست داشته شدن بیرون از خودم میگردم، وارد هر رابطهی دمدستی میشم، خواستههام، نیازهام و خودم رو فدا میکنم تا اون حس رو از دست ندم اما یه لحظه مکث کنم و خودم رو ببینم، متوجه میشم که از اول هم حسی دریافت نکرده بودم که بخوام از دستش بدم، این سیکل تا اونجایی ادامه پیدا میکنه که خودم رو بغل کنم، بهش احترام بذارم، براش وقت بذارم، به حرفهاش گوش بدم و بی قید و شرط دوستش داشته باشم
تا اولین مدرک تحصیلی رسمی خودمون رو بگیریم، حداقل ۱۱، ۱۲ سال مدرسه رفتیم، سرکلاس حاضر شدیم، درس خوندیم، امتحان دادیم اما طی این سالها کسی به همون یاد نداد چطور خودمون رو دوست داشته باشیم، چطور مواظب خودمون باشیم، در یه کلمه چطور بهترین دوست خودمون باشیم. وقتی من خودم رو دوست نداشته باشم، قادر به دوست داشتن کس دیگهای نخواهم بود، برای جامعه، خانواده و حتی خودم سودمند نیستم، زندگی میکنم اما کج و معوج، تصمیم میگیریم اما بدون فکر، کار میکنم اما بدون اشتیاق، چون خودم رو دوست ندارم، دنبال حس دوست داشته شدن بیرون از خودم میگردم، وارد هر رابطهی دمدستی میشم، خواستههام، نیازهام و خودم رو فدا میکنم تا اون حس رو از دست ندم اما یه لحظه مکث کنم و خودم رو ببینم، متوجه میشم که از اول هم حسی دریافت نکرده بودم که بخوام از دستش بدم، این سیکل تا اونجایی ادامه پیدا میکنه که خودم رو بغل کنم، بهش احترام بذارم، براش وقت بذارم، به حرفهاش گوش بدم و بی قید و شرط دوستش داشته باشم