من کتاب زیاد میخونم و این کتاب هم در ابتدا خوب شروع شد ولی خیلی گنگ بود و سوال یرانکیز، به یه سری جزئیات پوچ مثل اینکه قاشق برداشت غذا رو گذاشت تو دهانش و... اشاره میکرد که مسخره بود ولی کلا پدری که تو داستان وجود نداشت و این همه کار میکرد و خونه برای دخترش بعنوان کادوی عروسی خرید بعد چند سال و در آخر میشه آبدارچی دفتر روزنامه.
مادرشم که کلا نقش کلفت و داشته و یه ذره وقت برای تربیت این دختر تایم نداشته و فقط میخواسته از دستش خلاص بشه.
دختر این داستان که اینقدر گستاخ و بس پروا بوده و تو دبیرستان اونقدر گستاخانه حذف میزده و برخورد میکرده روز عروسیش که او بلاهای مسخره سرش میاد لال میشه و حتی خانوادشم هیچی نمیگن...
کلا کتاب مسخره و سطح پایینی هست و برای علاقمندان به رمان توصیه نمیشه.
مادرشم که کلا نقش کلفت و داشته و یه ذره وقت برای تربیت این دختر تایم نداشته و فقط میخواسته از دستش خلاص بشه.
دختر این داستان که اینقدر گستاخ و بس پروا بوده و تو دبیرستان اونقدر گستاخانه حذف میزده و برخورد میکرده روز عروسیش که او بلاهای مسخره سرش میاد لال میشه و حتی خانوادشم هیچی نمیگن...
کلا کتاب مسخره و سطح پایینی هست و برای علاقمندان به رمان توصیه نمیشه.