نظر حمیدرضا قبادی برای رمان چشم‌هایش

رمان چشم‌هایش
بزرگ علوی
۸۰۵ رای
حمیدرضا قبادی
۱۳۹۷/۰۲/۳۰
کتاب بسیار زیبایی بود ولی بعد از تموم شدنش چند سوال تو ذهنم ایجاد شد که ممنون میشم کسی اگه می‌دونه بهش پاسخ بده:
تابلوی چشم هایش در زمان تبعید استاد ماکان کشیده شد و کی به دست فرنگیس رسید؟
و اینکه جمله اخر کتاب که میگه چشم‌ها متعلق به من نیست، یعنی استاد فرنگیس رو نشناخته؟
ع. طاهری
۱۴۰۱/۱۰/۲۵
سلام. منم از برداشت‌های خودم به سوالای شما جواب میدم. درسته، تابلوی چشم هایش در زمان تبعید استاد تو همون 3 سال کشیده میشه، و بعد از فوت استاد، فرنگیس از وجود این تابلو مطلع میشه دلیل اصلی برگشت فرنگیس به ایران باخبر شدنش از وجود این تابلو هست. سوال دومم که کلا انگار نویسنده جوری این قسمت آخر رو نوشته که برا مخاطب این ابهام و این سوال پیش بیاد. فرنگیس اعتقاد داره استاد اونو نتوست درست بشناسه و الا جوری این چشم‌ها رو خلق نمی‌کرد که از اون به تعبیر خودش، هرزگی بباره.
👋 سوالی دارید؟