در آغاز وقتی ماجراهای این کتاب هنوز مجزاست، روایتهاییست از دوره استالین و خفقان فراگرفته در آن روزگار و بلایی که بر سرکودکان میآمده ومرگشان برای ماندگاری حکومت دیکتاتوری باید سربسته میماند. داستانهای ابتدایی پر میشوی از خشمی ازسرکوب که کودک نمیشناسد.
جایی که روایتها دستکاری میشوند و راویان اعترافهایی مطابق با خواست پلیس امنیت استالینی را ارائه میدهد.
اما داستان تنها این روایت نیست. زنجیرها که کنار هم مینشینند، با رمانی روبه رو هستی که نشان میدهد چگونه کودکی و بلایای آن زمان تا بزرگی و بزرگسالی همنشین میشود.
رابطهای که حزب کمونیست در بدنه خود و در جامعه خود ایجاد کرده و هرگونه پیگیری خارج از منویات حزب را ریشه در ارتباط با غرب میداند. خواندنیست و تایماز رضوانی آن را شنیدنی هم کرده است. هرچند خواندنش در این روزها خشم و درد دوچندان بار میکند.
جایی که روایتها دستکاری میشوند و راویان اعترافهایی مطابق با خواست پلیس امنیت استالینی را ارائه میدهد.
اما داستان تنها این روایت نیست. زنجیرها که کنار هم مینشینند، با رمانی روبه رو هستی که نشان میدهد چگونه کودکی و بلایای آن زمان تا بزرگی و بزرگسالی همنشین میشود.
رابطهای که حزب کمونیست در بدنه خود و در جامعه خود ایجاد کرده و هرگونه پیگیری خارج از منویات حزب را ریشه در ارتباط با غرب میداند. خواندنیست و تایماز رضوانی آن را شنیدنی هم کرده است. هرچند خواندنش در این روزها خشم و درد دوچندان بار میکند.