من آثار دیگه اى از این نویسنده رو نخوندم ولى این رمان من رو جذب نکرد، صرفاً رمانى بود که قبل از خواب گوش میکردم که خوابم ببره و اتفاقاً بخاطر هیجان پایین کتاب زود هم خوابم میبرد. پایان از اول مشخص بود، لحظات هیجان انگیزى نداشت، در این مدل رمان مخاطب انتظار داره شوکه بشه اما کلا فاقد لحظات شوکه کننده بود. نقش اول مرتب داشت ازینکه چقدر قبلا بدبخت و ضعیف بوده ابراز تاسف میکرده و بعد از چند بار دیگه خسته کننده میشه. من در این ژانر که مورد علاقهام هست رمان هاى زیادى خوندم که هرشب براى ادامش هیجان زده بودم و لحظات نفس گیرى داشتن و هوشمندى نوبسنده رو نشون میدادن ولیکن در این رمان هیچ هوشمندى از نویسنده ندیدیم.
*** اگر رمان را نخواندید دو نکته بعد داستان رو لو میده *** دلایلى که کِلو به آن مستند میکرد براى اثبات خودش اکثراً ایراد داشتن و اینکه از همسرش بابت توجه به زن دیگه اى دلخور بود در حالیکه قبل از اینکه جدا شه و حتى بفهمه که شوهرش چکار کرده خودش به مرد دیگه اى احساس علاقمندى میکنه و نویسنده جورى نشون میده که انگار چون کِلو مشکلات داشته پس مشکلى نیست که خودش احساس علاقه به مرد دیگه اى بکنه.
در کل رمان بالا و پایینى نداشت، امیدوارم که نظرم مفید باشه
*** اگر رمان را نخواندید دو نکته بعد داستان رو لو میده *** دلایلى که کِلو به آن مستند میکرد براى اثبات خودش اکثراً ایراد داشتن و اینکه از همسرش بابت توجه به زن دیگه اى دلخور بود در حالیکه قبل از اینکه جدا شه و حتى بفهمه که شوهرش چکار کرده خودش به مرد دیگه اى احساس علاقمندى میکنه و نویسنده جورى نشون میده که انگار چون کِلو مشکلات داشته پس مشکلى نیست که خودش احساس علاقه به مرد دیگه اى بکنه.
در کل رمان بالا و پایینى نداشت، امیدوارم که نظرم مفید باشه