خیلی صریح بگم، اصلاااااا فکر نکنید با کیفیتی نظیر کوری مواجه خواهید شد.
هر چند که یکی دو فصل اول این توهم را به وجود میاورد که با همچین ایده بکر و بدیعی به اضافه اسم ژوزه ساراماگو، احتمال زیاد یه شاهکار پیش رو خواهید داشت، اما متاسفم که بگم به هیچ وجه برای من این گونه نبود.
کتاب با موضوعی بسیار خلاقانه اغاز میشه و یه جورهایی فضای کوری را تداعی میکند.
به قول عنوان خود کتاب، مرگ در انجام وظایفش درنگ میکند و یک کشور ده میلیون نفری برای حدود سه ماه هیچ رنگ و بویی از مرگ را به خودش نمیبیند.
ادمها فقط دچار پیری و فرسودگی میشوند و همچنان در بستر بیماری دچار حالت نزع و جان کندن هستند بدون اینکه از موهبت مرگ بهره مند شوند.
کتاب تقریبا ده فصل را به شرح و تفسیر مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعیای که این درنگ مرنگ ایجاد کرده میپردازد و از جنبههای بسیار وارد جزییات و تبعات بعدی این تغییر جدید نظام کیهانی میپردازد.
متاسفانه بررسی این جزییات بسیار کسل کننده، دیالوگها شبیه گوش کردن یک مستند اجتماعی و فوق العاده ملال اور است.
از جهت دیگر روایت و خوانش بسیار بی هیجان و بدون لحن راوی هم به این رخوت داستان دامن میزنه جوری که منی که نیمه رها کردن کتاب برایم بسیار عذاب وجدان به همراه دارد، از فصل هشتم دیگه نتونستم ادامه بدم.
قطعا ناشر در محتوای کتاب که اجازه دخل و تصرف ندارد ولی این که بین موضوع و انتخاب راوی سلیقه و دقت بیشتری خرج بشه از مسئولیتهای ایشان است. اگر این کتاب را اقای سلطان زاده روایت کرده بودند قطعا هم میتونستم تمامش کنم و هم لذت واقعی میبردم.
خلاصه کلام این که متن سنگین و فلسفی با نوع خوانش اقای امجد غیر قابل تحمل بود.
هر چند که یکی دو فصل اول این توهم را به وجود میاورد که با همچین ایده بکر و بدیعی به اضافه اسم ژوزه ساراماگو، احتمال زیاد یه شاهکار پیش رو خواهید داشت، اما متاسفم که بگم به هیچ وجه برای من این گونه نبود.
کتاب با موضوعی بسیار خلاقانه اغاز میشه و یه جورهایی فضای کوری را تداعی میکند.
به قول عنوان خود کتاب، مرگ در انجام وظایفش درنگ میکند و یک کشور ده میلیون نفری برای حدود سه ماه هیچ رنگ و بویی از مرگ را به خودش نمیبیند.
ادمها فقط دچار پیری و فرسودگی میشوند و همچنان در بستر بیماری دچار حالت نزع و جان کندن هستند بدون اینکه از موهبت مرگ بهره مند شوند.
کتاب تقریبا ده فصل را به شرح و تفسیر مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعیای که این درنگ مرنگ ایجاد کرده میپردازد و از جنبههای بسیار وارد جزییات و تبعات بعدی این تغییر جدید نظام کیهانی میپردازد.
متاسفانه بررسی این جزییات بسیار کسل کننده، دیالوگها شبیه گوش کردن یک مستند اجتماعی و فوق العاده ملال اور است.
از جهت دیگر روایت و خوانش بسیار بی هیجان و بدون لحن راوی هم به این رخوت داستان دامن میزنه جوری که منی که نیمه رها کردن کتاب برایم بسیار عذاب وجدان به همراه دارد، از فصل هشتم دیگه نتونستم ادامه بدم.
قطعا ناشر در محتوای کتاب که اجازه دخل و تصرف ندارد ولی این که بین موضوع و انتخاب راوی سلیقه و دقت بیشتری خرج بشه از مسئولیتهای ایشان است. اگر این کتاب را اقای سلطان زاده روایت کرده بودند قطعا هم میتونستم تمامش کنم و هم لذت واقعی میبردم.
خلاصه کلام این که متن سنگین و فلسفی با نوع خوانش اقای امجد غیر قابل تحمل بود.