دنبال یه چیز ناب بودم، وقتی داستان شروع شد من رو دائم به مفاهیمی از کار روزانهام با آدمایی که خودکشی میکنن برد شاید یه جاهایی از کتاب من اشک ریختم اما با وجود اون بچه امید داشتم که متفاوت باشه داستان همه آدمهایی که خودکشی میکنند اما......... دریغ!!!!
من درد رو تجربه کردم
امیدوارم هیچ کس، هیچ وقت تجربه نکنه، اون هم با آدمهایی که فکر میکنند آخر خط هستند. اون بچه منو برد، به سمت خاطرهای از یه دختر ۱۱ ساله مو طلایی، که خسته بود بعد از خودکشی ناکاملش، داخل اتاقم روبروم نشسته بودو بهم میگفت من خستم و بالاخره انجامش میدم!!!!!
من درد رو تجربه کردم
امیدوارم هیچ کس، هیچ وقت تجربه نکنه، اون هم با آدمهایی که فکر میکنند آخر خط هستند. اون بچه منو برد، به سمت خاطرهای از یه دختر ۱۱ ساله مو طلایی، که خسته بود بعد از خودکشی ناکاملش، داخل اتاقم روبروم نشسته بودو بهم میگفت من خستم و بالاخره انجامش میدم!!!!!