اسم خانم سیمون دوبوار را زیاد شنیده بودم ولی هیچ کدام ازآثارشان را نخوانده بودم. این کتاب اولین چیزی بود که از ایشان خواندم. کتاب بارها و بارها در برنامه کتاب باز توسط آقای صحت معرفی شده بود و بسیار هم قابل تحسین یافتمش.
خانم دوبوار به زیبایی و ظرافت به شرح بیماری و سپری کردن واپسین روزهای عمر مادرش که 78 ساله است میپردازد. شاید میپندارید قصه بیماری و مرگ تدریجی یک پیرزن، موضوع بدیع و بکری برای یک رمان نخواهد بود چرا که بسیاربسیار شنیده ایم و دیده ایم ولی باید بگویم تا کتاب سیمون را نخوانده اید هنوز بسیاری از احساسات و خلقیات مخصوص همچون حال و هوایی را درک نخواهید کرد.
او با قلمی شگفت آور به شرح و توصیف زوایایی از جدال رنج و مرگ میپردازد که به جرات میتوانم بگویم جزو نوادر ادبیات جهان است. داستان بسیار تلخ و دردناک است، یک تراژدی سوزناک که در همزمانی سوزش تیر تیز مرگ، مخاطب را به خلسهای شیرین و سکرآور توسط کلام آرام بخش و دلپذیر نویسنده فرو میبرد.
ترجمه بسیار روان و گویا و راوی بسیار خوشخوان و خوش لحن نیز به ایجاد لذت مضاعف از مطالعه این کتاب دامن زدند.
تمام کتابهای خانم دوبوار را زین پس خواهم خواند.
ممنون از کتابراه
خانم دوبوار به زیبایی و ظرافت به شرح بیماری و سپری کردن واپسین روزهای عمر مادرش که 78 ساله است میپردازد. شاید میپندارید قصه بیماری و مرگ تدریجی یک پیرزن، موضوع بدیع و بکری برای یک رمان نخواهد بود چرا که بسیاربسیار شنیده ایم و دیده ایم ولی باید بگویم تا کتاب سیمون را نخوانده اید هنوز بسیاری از احساسات و خلقیات مخصوص همچون حال و هوایی را درک نخواهید کرد.
او با قلمی شگفت آور به شرح و توصیف زوایایی از جدال رنج و مرگ میپردازد که به جرات میتوانم بگویم جزو نوادر ادبیات جهان است. داستان بسیار تلخ و دردناک است، یک تراژدی سوزناک که در همزمانی سوزش تیر تیز مرگ، مخاطب را به خلسهای شیرین و سکرآور توسط کلام آرام بخش و دلپذیر نویسنده فرو میبرد.
ترجمه بسیار روان و گویا و راوی بسیار خوشخوان و خوش لحن نیز به ایجاد لذت مضاعف از مطالعه این کتاب دامن زدند.
تمام کتابهای خانم دوبوار را زین پس خواهم خواند.
ممنون از کتابراه