متن جلال ال احمد ساده و بی پیرایه و درعین حال دقیق و گیراست.
مثلا اگر داستان "زندگی که گریخت "این مجموعه رو گوش داده باشید به این نتیجه میرسید که تمام داستان در عرض یک صفحه خلاصه میشه اما کل داستان چند دقیقهای فقط به بیان برداشتن چند قدم توسط مردی که کیسه برنجی به دوش دارد میگذرد
یا مثلا در داستان گناه تقریبا نصف داستان در رختخوابی که بیش از چند دقیقه نیست میگذرد.
در داستانهای جلال آل احمد نباید به دنبال اوج داستان بود بلکه نثری یکسان و منسجم و روایتی کاملا معمولی با ذکر جزییات فراوان و زیبا داستان را تشکیل میدهد. که این داستان را زیبا و کاملا واقعی جلوه میدهد.
مثلا اگر داستان "زندگی که گریخت "این مجموعه رو گوش داده باشید به این نتیجه میرسید که تمام داستان در عرض یک صفحه خلاصه میشه اما کل داستان چند دقیقهای فقط به بیان برداشتن چند قدم توسط مردی که کیسه برنجی به دوش دارد میگذرد
یا مثلا در داستان گناه تقریبا نصف داستان در رختخوابی که بیش از چند دقیقه نیست میگذرد.
در داستانهای جلال آل احمد نباید به دنبال اوج داستان بود بلکه نثری یکسان و منسجم و روایتی کاملا معمولی با ذکر جزییات فراوان و زیبا داستان را تشکیل میدهد. که این داستان را زیبا و کاملا واقعی جلوه میدهد.