اگر کتاب زوربای یونانی از این نویسنده را خوانده اید و انتظار هر لحظه شور و شعف بالا و پایین پریدنها و فلسفه تند و تیز کوتاه و رندانه در مورد هستی دارید این کتاب ناامیدتان خواهد کرد. چرا که اینجا انتقاد از مذهبیون و گروه بندی جامعه به آرامی شکل و شدت میگیرید. روحانییون مذهبی و جیره خوار و دکان ساخته از دین و خدا تا مرز ابلیس شدن در یک سو در پیش مردمان (گوسفندان مزرعه حیوانات اورویل) ایستاده و پرچم دین در دست و در مقابل بی شیله پیلگانی برهنه ساده و فقیر که در گرسنگیشان و تشنگی و سرما و گرمایشان خدا هست جرمشان دیر رسیدنشان.
و منجی، اگر خود مسیح هم باشد اگر داد از ظالم بخواهد بگیرد و در مقابل روحانیون شکم دریده و پاچه گندیده بایستد باید که تکیه تکیه شود.
و اما روایت صوتی داستان: هیجان سازی و تغییر صوت و لحن و گرما بخشی به داستان از یک خوانش معمولی بسیار فراتر است
و منجی، اگر خود مسیح هم باشد اگر داد از ظالم بخواهد بگیرد و در مقابل روحانیون شکم دریده و پاچه گندیده بایستد باید که تکیه تکیه شود.
و اما روایت صوتی داستان: هیجان سازی و تغییر صوت و لحن و گرما بخشی به داستان از یک خوانش معمولی بسیار فراتر است