نظر محمدرضا برای کتاب با خانمان

با خانمان
هکتور مالو
۱۶۷۸ رای
محمدرضا
۱۴۰۱/۰۵/۲۵
این کتاب از آقای هکتور مالو است که داستانی بسیار زیبا دارد. درباره زندگی دختری به نام پرین است که پدرش سال‌ها پیش فوت کرده و با مادرش با یک گاری و یک الاغ به شهر‌های مختلف می‌روند تا عکاسی کنند و از این راه امرار معاش کنند. روزی به یک کاروانسرا می‌رسند و در آن‌ها با بهای ناچیزی اتاقی اجاره میکنند، قصد دارند
از آن جا به شهرستانی بروند تا پیش اقوام خود زندگی کنند ولی مادر پرین در هم کاروانسرا جان به جان آفرین تسلیم میکند و قبل از مرگش به پرین وصیت می‌کند که وقتی به آن شهر رسید یک برگه خاص را به آن‌ها نشان دهد تا بفهمند او دختر چه کرد شریفی است! پرین پس از خاکسپاری مادرش با اولین قطار به سمت پاریس میرود، وقتی به آن جا می‌رسد با آخرین سکه‌ای که دارد یک تکه نان خشک میخرد و آن را میخورد، شب‌ها در بیابان‌های خاکی و بارانی سر میکند و پس از مدتی به شهر مد نظر می‌رسد. در آن جا به عنوان کارگر در یک کارخانه استخدام میشود و نام خود را نیز دروغ میگوید تا مبادا کسی او را بشناسد ولی سر انجام بخت روی خوش به او نشان میدهد و او را به عنوان مترجم از زبان فرانسوی به انگلیسی استخدام میکنند. پدربزرگ واقعی پرین صاحب همان کارخانه بزرگ بوده است و مبتلا به بیماری آب مروارید. به زودی پرین به دستیار پدربزرگش تبدیل میشود و بعد نام واقعی خود را فاش میکند. پدربزرگ او بهبودی کامل پیدا میکند و به کمک پرین به تمام بینوایان شهر و کارگران کارخانه کمک مالی میکنند و زندگی خوب و خوشی را در کنار یکدیگر میگذرانند. این داستان برای نوجوانان بسیار جذاب و آموزنده است، از این جهت که یاد بگیرند هیچ وقت تا امید نشوند و امیدشان به خدا باشد...
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟