1- این کتاب چندتا نکتهی جدید یادم داد و بطور غیر مستقیم، با تکنیک ای. اف. تی هم آشنام کرد (که در واقع، خودم برای بهتر فهمیدن، دربارهی "محل ضربه ها"، سرچ کردم و باهاش آشنا شدم، وگرنه توضیحات و تصاویر کتاب اصلا کافی و واضح نیست)؛
2- اما بهرحال، باز هم در آخر (وقتی از تکنیک "زبان بدن برای گفتگو با ناخودآگاه" استفاده میکنه،) ازش یک رژیم غذایی و بعد هم توصیه به ورزش میاد بیرون! و برخلاف نوشتهی روی جلد، "بدون رژیم و ورزش" نیست!
3- ترجمه بشدت ضعیفه و حتی اجزاء بعضی جملات، طوریه که در زبان فارسی هم معنی نمیده!
در کل، کتاب جالبی میتونست باشه اما ترجمه، و بخشهای آخر، خرابش کرد.
من، از تکنیک ای. اف. تی یا ضربه که در ابتدا معرفیش میکنه، در جهت حذفِ باورِ ارتباطِ غذا و وزن استفاده کردم (همونطور که خود کتاب اشاره میکرد که این اضافه وزن، یک ضرورت روانی برای بدن، در "مخفی شدن"، "بزرگ شدن"، "امن موندن"، یا "فضای خصوصی داشتن" ایجاد شده و نتیجه طبیعیِ این تحلیل اینه که اگر دردِ ریشهای برطرف بشه، بدن خودش میدونه چطور وزن رو بحالت اول دربیاره. و همینطور، افراد زیادی هستن که وزنشون کم هست و هیچ ربطی هم به میزان غذا یا تحرکشون نداره، وبسیاری هم هستن که غذاشون کم و تحرکشون بالاست اما وزنشون کم نمیشه. همهی این موارد، توجیهِ چراییِ آموزش روشهای به اصطلاح "هیپنوتیزمی" در جهتِ رفع عوامل "ریشه ای" در "گرایش بدن و ناخودآگاه به اضافه کردن وزن" هست. و اون وقت، نیمهی آخر کتاب، آموزشِ نیمهی ابتداییِ کتاب رو با فهرست کردن غذاها نقض، و در جهتی دیگه استفاده میکنه!) و من توصیه میکنم برای یادگیری این ریشه یابی، نیمه اول این کتاب رو بخونید. اما از نیمه دوم خوشم نیومد و دوباره مثل کتابهای زرد در کاهش وزن شد.
2- اما بهرحال، باز هم در آخر (وقتی از تکنیک "زبان بدن برای گفتگو با ناخودآگاه" استفاده میکنه،) ازش یک رژیم غذایی و بعد هم توصیه به ورزش میاد بیرون! و برخلاف نوشتهی روی جلد، "بدون رژیم و ورزش" نیست!
3- ترجمه بشدت ضعیفه و حتی اجزاء بعضی جملات، طوریه که در زبان فارسی هم معنی نمیده!
در کل، کتاب جالبی میتونست باشه اما ترجمه، و بخشهای آخر، خرابش کرد.
من، از تکنیک ای. اف. تی یا ضربه که در ابتدا معرفیش میکنه، در جهت حذفِ باورِ ارتباطِ غذا و وزن استفاده کردم (همونطور که خود کتاب اشاره میکرد که این اضافه وزن، یک ضرورت روانی برای بدن، در "مخفی شدن"، "بزرگ شدن"، "امن موندن"، یا "فضای خصوصی داشتن" ایجاد شده و نتیجه طبیعیِ این تحلیل اینه که اگر دردِ ریشهای برطرف بشه، بدن خودش میدونه چطور وزن رو بحالت اول دربیاره. و همینطور، افراد زیادی هستن که وزنشون کم هست و هیچ ربطی هم به میزان غذا یا تحرکشون نداره، وبسیاری هم هستن که غذاشون کم و تحرکشون بالاست اما وزنشون کم نمیشه. همهی این موارد، توجیهِ چراییِ آموزش روشهای به اصطلاح "هیپنوتیزمی" در جهتِ رفع عوامل "ریشه ای" در "گرایش بدن و ناخودآگاه به اضافه کردن وزن" هست. و اون وقت، نیمهی آخر کتاب، آموزشِ نیمهی ابتداییِ کتاب رو با فهرست کردن غذاها نقض، و در جهتی دیگه استفاده میکنه!) و من توصیه میکنم برای یادگیری این ریشه یابی، نیمه اول این کتاب رو بخونید. اما از نیمه دوم خوشم نیومد و دوباره مثل کتابهای زرد در کاهش وزن شد.