نظر سمیرا ابراهیم پور برای کتاب صوتی گرگ

گرگ
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۳/۱۶
51
داستان در مورد دکتر و زنش هست که در بهداری نزدیک به روستایی برف گیر ساکن هستن و گرگی که شده یکی از شخصیتهای اصلی و مجهول داستان. راوی داستان هم معلم روستاست. موضوع اصلی داستان زن دکتر و گرگ هست گرگی که ظاهری شبیه سگ داره خوی وحشی گری نداره و زن دکتر رو منسوخ خودش کرده تمام فکر و دکتر زن دکتر این گرگه تو نقاشیاش در زمان تنهایی و شبها به تماشای گرگ از پشت پنجره میشینه.. در چایی از داستان وقتی نقاشی زن دکتر رو توصیف کرده گفته سایه گرگ به قدری بزرگ شده که سایه انداخته رو روستا بنظر من یعنی تمام فکر زن بقدری درگیر گرگ شده که چیزی جز اون به چشمش نمیاد در اخرهم گرگ با تاثیرگذاریش روی زن طعمه خودش رو بدون جنگ و خون ریزی به سمت خودش میکشونه. حالا اینکه زن رو خورده یا چی مشخص نیست.. شاید مفهوم خاصی تو دل داستان بوده که برای من قابل درک نبوده و نه داستان در کل پایان باز داره و به عهده خواننده گذاشته شده که چطور به داستان پایان بده. صدا گذاری بعضی شخصیتهای حاشیهای داستان مثل مرضیه زن معلم اصلا خوب نبود. به هرحال کتابیه که به رایگان در اختیارتون قرار میگیره و ارزش یکبار شنیده شدن روهم داره
ماهور نامی
۱۴۰۱/۰۹/۳۰
ممنون از توضیح خوبتون. چون جایی که ابهام داره از توضیح شما فهمیدم. عالییییی