نظر سینایی سینایی برای کتاب صوتی بی‌خبری

بی‌خبری
میلان کوندرا، فروغ پوریاوری
۹ رای
سینایی سینایی
۱۴۰۱/۰۳/۰۱
شکی نیست که فقط علاقمندان به نوشته‌های کوندرا حس قرابت خاصی با شخصیت‌های داستانش دارند. اصولاً در آثار کوندرا به دنبال داستان و ماجرا نیستیم؛ افرادی که تا کنون از کوندرا نخوانده‌اند این را مدنظر داشته باشند! و به نظر من این کتاب انتخاب مناسبی برای اولین خوانش از کوندرا نیست. اگر کوندرا را به خوبی یا حتی تا حدودی بشناسید این کتاب هم برایتان لذتبخش است در غیر این‌صورت چنین نیست! پس، از کارهای دیگر کوندرا شروع کنید و سپس به سراغ "بی‌خبری" بیایید.
"بی‌خبری" حکایت از درد مهاجرت دارد. کوندرا کتاب را با مثالی از اسطوره آغاز می‌کند: "اولیس". اولیس هم مهاجر و بیست سال دور از وطن بود. در پایان داستان متوجه می‌شویم که چرا آغاز کتاب با معرفی اولیس است و وجه تشابهش را با شخصیت اصلی داستان در‌می‌یابیم.
نکته تامل‌پذیر دیگر، باز هم شخصیت‌پردازی عجیب زنان در آثار کوندرا است که به‌قدری دقیق از احساسات زنان می‌گوید که گویی خود، یک زن است! و این خصوصیت کوندرا همیشه من را به یاد "گوستاو فلوبر" در خلق "مادام بوواری" می‌اندازد.
اما متاسفانه ترجمه این کتاب واقعا نامناسب بود! وقتی که مترجم به جای "بوگیر" می‌گوید "ضدبو" و به جای "رقص عربی" می‌نویسد "رقص شکم"، دیگر خودتان بقیه فضا را تصور فرمایید.
پ. ن. مترجم "رقص شکم" را معادل ترجمه لفظ‌به‌لفظ belly dancing آورده؛ غافل از این‌که منظور همان رقص عربی است با آن لباس‌های دو تکه معروف!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟