جلال آل احمد شخصیتی پر شور بود که در طی زمان به خود اجازهی تغییر میداد و همچنین به آثار خود نیز چنین اجازهای را میداد. او همواره در عرصهی اجتماعی و سیاسی نقشی پررنگ داشت و نظراتش را نیز با جسارتی که ویژهی شخصیت وی بود مطرح میکرد. او محصول دورانی است که آمال و آرزوها در حال فروپاشی اند.
سه تار نوشتهی جلال آل احمر نیز با نگاهی دقیق و ظریف، جامعهای خرافات زده و بیمار را مورد انتقاد قرار میدهد. داستانهای این مجموعه (سه تار) به لحاظ زبان و ساختار شبیه به قصههایی است که از زبان مردم شنیده میشود و به گونهای ریشه در اعماق فرهنگ ایرانی دارد. در این داستان تنها موقعیتی از یک نوجوان دیده میشود که هیچ اطلاعاتی از گذشتهی وی نمایان نیست.
انگار نویسنده دغدغهی این را نداشته تا اطلاعات را مهندسی کند و به گونهای با ساختار داستان کوتاه به مخاطب منتقل کند. وی تنها موقعیت نوجوان فقیر را در حال حاضر ترسیم میکند و اتفاقات پیرامون او را با جزئیات بیان میکند.
سه تار نوشتهی جلال آل احمر نیز با نگاهی دقیق و ظریف، جامعهای خرافات زده و بیمار را مورد انتقاد قرار میدهد. داستانهای این مجموعه (سه تار) به لحاظ زبان و ساختار شبیه به قصههایی است که از زبان مردم شنیده میشود و به گونهای ریشه در اعماق فرهنگ ایرانی دارد. در این داستان تنها موقعیتی از یک نوجوان دیده میشود که هیچ اطلاعاتی از گذشتهی وی نمایان نیست.
انگار نویسنده دغدغهی این را نداشته تا اطلاعات را مهندسی کند و به گونهای با ساختار داستان کوتاه به مخاطب منتقل کند. وی تنها موقعیت نوجوان فقیر را در حال حاضر ترسیم میکند و اتفاقات پیرامون او را با جزئیات بیان میکند.