ماکان: اگر میفهمیدم توی این چشمها چیست،آنوقت امشب هم دیشب میشد، آنوقت تصویر توراهم میساختم.
فرنگیس: کمکم کن تا خودم را به بشناسانم.
ماکان: انوقت بدبخت میشوی
فرنگیس: الانشم هستم.
برای باردوم خوندم کتابشو و الان بعد این اتفاقایی ک تو زندگی شخصی خودم رخ داد، مفهموم عشق فرنگیس و ماکان رو حس کردم.
شایدم هنوز هم واقعا درک نکردم. ولی لذت بردم از همهی حرفهای فرنگیس راجب ماکان.
فرنگیس: کمکم کن تا خودم را به بشناسانم.
ماکان: انوقت بدبخت میشوی
فرنگیس: الانشم هستم.
برای باردوم خوندم کتابشو و الان بعد این اتفاقایی ک تو زندگی شخصی خودم رخ داد، مفهموم عشق فرنگیس و ماکان رو حس کردم.
شایدم هنوز هم واقعا درک نکردم. ولی لذت بردم از همهی حرفهای فرنگیس راجب ماکان.