نظر نازنین زهرا نوری برای کتاب نفرین صندلی
نفرین صندلی
آرتوس استارک
۱۴۰۰/۱۰/۲۲
سلام. ببینید مگه شخصیت‌ها باید همیشه اسم‌های خارجی یا ایرانی یا کلا غیر مذهبی داشته باشند؟ مثبت تو احادیث داریم یه نفر از قم «فکر کنم» با اسم یکی از پیامبران میاد و به مردم ظلم زیادی میکنه. در ضمن، مادی‌گرایی متاسفانه جزوی از زندگی شده و مذهب و خدا دارن به گوشه میرن... موفق باشید!
صدیقه تاجیک
۱۴۰۰/۱۲/۲۶
من هم حس خیلی بدی بهم دست داد شما تنها نیستید
پونه
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
منم موافقم اصلا خوب نیست، جدی جدی خوب نیست.
جنون امیزه، به کلی اعتقادات ادم به چالش می‌کشه. دیوانه‌کننده‌ست، یه بخشی از نظر مفید شما تو حین خواندن به مغزم خطور کرد. ممنونم که با نوشتن نظرتون حالم بهتر کردید🙏🙏🙏🙏🙏🙏
جنون امیزه، به کلی اعتقادات ادم به چالش می‌کشه. دیوانه‌کننده‌ست، یه بخشی از نظر مفید شما تو حین خواندن به مغزم خطور کرد. ممنونم که با نوشتن نظرتون حالم بهتر کردید🙏🙏🙏🙏🙏🙏
NaZaNiN(:
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
منم موافقم اصلا خوب نیست و ازش متنفرم خیلی هیجان داشت و احساسات آدم رو جریحه دار میکنه خیلی بد
im.Doan
۱۴۰۳/۱۱/۱۳
یعنی چی؟؟؟؟؟؟!!!! ذهنیتتون رو تغییر بدین مگه از اینکه زندگی دست چه کسیه نویسنده حرفی زده؟ مگه انسانی با اسم مذهبی و رفتار خلاف اسمش وجود نداره؟ مگر این توهین به اعتقاد کسی است؟؟؟؟ تمام این‌ها اشتباهات محض هست حتما در داستان خدا خاسته تا کسی بمیرد به قول خود شما مرگ دست خداست و از این زاویه بهش نگاه نکردی؟ بعدشم که این کتاب برای سرگرمی کسانی که این ژانر رو دوست دارن طراهی شده و کسی که اون رو دوست نداره خب میتونه نخونه و صد البته که تخیلی هست پس نباید به کسی بر بخوره چون اصلا واقعی نیست
شخصیت‌ها همه دنیاپرست بودند و اینکه مرگ و زندگی دست خداست در این داستان نشان داده نمی‌شود
از نظر رعایت نکات ادبی داستان بسیار خوب بود اما از نظر مفهوم و پیام بسیار منفی
در بین شخصیت‌ها تنها شخصیت منفور داستان اسم عبدالله داشت
و در بین خواندن داستان چرا‌های بی پاسخ زیادی در ذهن خواننده شکل می‌گیرد
مثلا چرا زیر زمین این عمارت در همه این سالها درش بسته نشده؟
چرا خود پیرمرده نبسته؟
من نمی‌دانم که نویسنده در چه دین و آیینی است
اما من مسلمان حالم به هم خورد
چون توهین به عقایدم بود
انسان ارامش حقیقی را تنها با خدا و در راه خدا به دست می‌یاورد
و اینکه یکی از شخصیت‌ها ارامش را در یک مبل شیطانی می‌بیند که دوستانش و دیگر اشخاص رو مثلا خورده
چیز مضحکی است.
اما من در یک جا از داستان بنظرم امد که مبل‌ها همانند گناه‌ها و لذت‌های سطحی دنیا هستند که شیطان برای ما زیبایش کرده است و بعضی‌ها گول می‌خورند و وارد این باتلاق می‌شوند که در نهایت غرق شدن و به سمت تباهی رفتن است همانند خورده شدن شخصیت‌ها توسط مبل
بنظرم اگر شخصیت‌ها خیلی خسته هم باشند گشنه باشند و...
بازم خودشون رو تسلیم هوس نمی‌کردند
داستان کانال کمیل رو بخونید تا بتونید بفهمید که انسانی که ایمان دارد حتی اگر گشنه و تشنه و خسته باشه خودش رو هرگز تسلیم نمی‌کنه
خلاصه این کتاب مناسبی نیست
چون بنظرم نویسنده این داستان تخیلی ترسناک را پوششی بر روی افکارش هست تا بتونه به این راه افکار باطلش رو ترویج بده