با این تصور که قراره داستان خاصی باشه شروعش کردم ولی خب هیچ چیز خاصی نداشت.
فکر میکردم که احتمالا قراره معجزهای رخ بده یا اینکه تومور پسره قراره باعث شه که پسره انجام کارهای خاصی بکنه و یا حتی فکر کردم شاید قراره بره تو کما و زندگی پس از مرگ رو تجربه کنه و دوباره برگرده.
ولی خیر، یه پدر داستان مریضی پسرش رو نوشته که آخر هم هر چی دوا درمون میکنن افاقه نمیکنه و میمیره.
یه جوری هم اول کتاب اومده بود بر اساس داستان واقعی فکر کردم چی هست حالا.
در ضمن ترجمه و ویراستاری هم واقعا افتضاح بود.
اوکی زندگی نامه بود قبول، ولی خب اصولا زندگی نامهها باید یه جذابیتی کششی داشته باشن ولی برا من اینطور نبود. همش حرفها تکرار میشد همین.
این دکتر اینو گفت، من رفتم مطالعه کردم، جانی این حرف رو زد و.....
فکر میکردم که احتمالا قراره معجزهای رخ بده یا اینکه تومور پسره قراره باعث شه که پسره انجام کارهای خاصی بکنه و یا حتی فکر کردم شاید قراره بره تو کما و زندگی پس از مرگ رو تجربه کنه و دوباره برگرده.
ولی خیر، یه پدر داستان مریضی پسرش رو نوشته که آخر هم هر چی دوا درمون میکنن افاقه نمیکنه و میمیره.
یه جوری هم اول کتاب اومده بود بر اساس داستان واقعی فکر کردم چی هست حالا.
در ضمن ترجمه و ویراستاری هم واقعا افتضاح بود.
اوکی زندگی نامه بود قبول، ولی خب اصولا زندگی نامهها باید یه جذابیتی کششی داشته باشن ولی برا من اینطور نبود. همش حرفها تکرار میشد همین.
این دکتر اینو گفت، من رفتم مطالعه کردم، جانی این حرف رو زد و.....