نقد، بررسی و نظرات کتاب تکثیر میشویم - ایان رید
مرتبسازی: پیشفرض
خاطره
۱۴۰۴/۰۹/۱۵
00
دو چیز برای همه انسانها اتفاق میفتد و ثروتمند وفقیر یا بالاترین مقام یا گدای کارتن خواب هیچ تفاوتی در این دو چیز ندارند!!! 😟بله! پیری و مرگ😨همه ما پیر میشیم خیلی زودتر ازچیزی که فکرش رو بکنیم حتی متوجه گذر زمان هم نمیشویم و مثل شخصیت اول این داستان که زنی تنها وسالمند که مدتهاست تنهایی زندگی میکنه، با نگاه کردن به دستهامون و دیدن لکه های قهوه ای وچروک و دیدن چهره مون در ایینه با دیدن موهای نخ نما وسفیدو دماغ بزرگ وباد کرده و چشم های بی فروغ و پلک های افتاده و چروک های زیاد، میفهمیم پیر شدیم و به اخرخط نزدیک شدیماین داستان درباره زنی تنها وسالمند که سالهاست تنهاست وبه افسردگی دچار شده و با کسی حرف نمیزنه از جمع وادمها فراری و غذای درست حسابی نمیخوره و وزن زیادی از دست داده و دچار استرس واضطراب زیاد وشبها خواب کمی داره. تا اینکه یه روز مردی غریبه میاد و ادعا میکنه میخواد پریزهای خونه رو چک کنه و بعد رفتنش تازه ترس و شک به جون زن میفته که این مرد واقعا کی بوده و تو خونه اش چکار داشته؟؟ 🙄این کتاب یکی از بهترین داستان های روانشناسی درباره سالمندان و خانه سالمندان و تفاوت میان تنها زندگی کردن سالمندان در خانه یا بودن در خانه سالمندان هستش که البته کتاب ساده و خسته کننده ای نیست بلکه با تعلیق زیاد و رازهای تاریک و قلمی ماهرانه داستان طوری هنرمندانه نگاشته شده که خواننده با اشتیاق داستان رو دنبال میکنه و با زن سالمند همزاد پنداری میکنه و با ترس ها و اضطرابش و چالش هاش قدم به قدم پیش میره و با تمام وجود سالمندی و چالش های پر اضطرابش رو حس میکنیم
