معرفی و دانلود کتاب عشق زندگی من

معرفی کتاب عشق زندگی من

کتاب عشق زندگی من، داستانی رمانتیک و رمزآلود از رزی والش است. نویسنده داستان عاشقانه‌‌ای سرشار از احساسات را با معمایی پیچیده در هم آمیخته است. داستان این کتاب، خواننده را با ماجراهای زنی همراه می‌کند که به تازگی از چنگ سرطان نجات پیدا کرده، اما رازهای مخفی که در گذشته داشته، همواره بر رابطه‌ی میان او و همسرش سایه انداخته است.

درباره‌ی کتاب عشق زندگی من

کتاب عشق زندگی من (The Love of My Life: A Novel)، داستانی عاشقانه و پر رمز و راز را پیش روی خواننده قرار می‌دهد. رزی والش (Rosie Walsh)، نویسنده‌ی کتاب، خواننده را در این اثر با ماجراهای اِما و لئو، همراه می‌کند. اِما، زیست‌شناس دریایی محبوبی است که به تازگی موفق شده سرطان را شکست دهد. لئو، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای است و عاشق اِما. این روزنامه‌نگار حرفه‌ای، روزگار خود را با نوشتن آگهی‌های ترحیمِ اختصاصی برای افراد، پیش از مرگ آن‌ها، می‌گذراند. تخصص لئو در نوشتن آگهی ترحیم و ابتلای اِما به سرطان، مردِ عاشق این داستان را به فکر نوشتن آگهی ترحیمی برای اِما می‌اندازد.

لئو برای نوشتن آگهی ترحیم درباره‌ی اِما، اطلاعاتی که از همسرش داشته را جستجو می‌کند تا متنی دقیق و ارزشمند بنویسد. در این جستجو، لئو متوجه می‌شود که قسمت‌های گمشده‌ای در پازلِ زندگی اِما وجود دارد. همسرش، از دانشگاهی که به لئو گفته، فارغ‌التحصیل نشده و حتی اسم واقعی‌اش را به شوهرش نگفته است. رزی والش، رمان عاشقانه‌ی عشق زندگی من را در بخش‌‌های مختلفی روایت کرده است. بخشی از این روایت به دوران آشنایی لئو و اِما باز می‌گردد. این رویکرد، خواننده را در جریان جنبه‌های مختلف عشق و زندگی شخصیت‌های اول داستان قرار می‌‌دهد.

بازیابی رابطه یا رویارویی با گذشته؟

در ادامه‌ی رمان عشق زندگی من، لئو بیشتر به جستجو در گذشته‌ی اِما کنجکاو می‌شود. این جستجو، لئو را به چندین پیام میان اِما و یک مرد می‌رساند. این پیام‌ها، شک لئو برای جستجو درباره‌ی همسرش را بیشتر می‌کند. در بخش‌های واپسین داستان عشق زندگی من، اتفاق‌های غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد و این داستان با اتفاقی پیش‌بینی‌ناپذیر خاتمه پیدا می‌کند.

رمان رازآلود عشق زندگی من را انتشارات زرین اندیشمند با ترجمه‌ی زهره عزیزیان، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب عشق زندگی من

• کتاب پرفروش نیویورک تایمز
• کتاب برگزیده‌ی ویراستاران آمازون

نکوداشت‌های کتاب عشق زندگی من

• رزی والش در این اثر، ضرباهنگ گیرای یک تریلر روان‌شناختی را با لطافت و اندوه یک داستان عاشقانه ترکیب کرده است. کتابی پیروز و موفق. (مجله‌ی پیپل)
• کتاب عشق زندگی من خیره‌کننده است؛ شما را از همان سطر اول می‌گیرد و تا انتها رها نمی‌کند. هر فصل سرشار از پیچش‌ها و افشاگری‌های دلخراش است و مملو از گرما و هوشمندی. (لیزا جول، نویسنده‌ی پرفروش شماره‌ی یک نیویورک تایمز)
• خواننده نمی‌تواند از ورق زدن صفحات دست بردارد تا ببینند که چگونه گذشته و حال به‌ناچار در جدیدترین اثر رزی والش برخورد می‌کنند. عشق زندگی من یک داستان عاشقانه‌ی تأثیرگذار، یک معمای هیجان‌انگیز و یک اخطار آموزنده درباره‌ی رازهایی است که پنهان می‌کنیم. نتوانستم آن را زمین بگذارم. (گریر هندریکس، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب عشق زندگی من برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان‌های عاشقانه با خمیرمایه‌ای از ماجراهای رمزآلود و اتفاق‌های پیش‌بینی نشده علاقه دارید.
• به موضوع‌های روان‌شناختی مانند پیامد‌های دروغ و پنهان‌کاری در ازدواج در قالب داستانی معمایی علاقه دارید.

در بخشی از کتاب عشق زندگی من می‌خوانیم

به او گفتم: " مهم‌ترین چیزی که امشب فهمیدم این است که هیچ راهی برای حل مشکل وجود ندارد. او کمی آشفته به نظر می‌رسید و کاملاً روشن بود که نمی‌خواست حرف من را باور کند. جدا از همه‌ی اینها گفت این یک خیانت است و اگر این کار را بکنم خیانت را در مورد همسرم تمام کردم. تنها چیزی که می‌خواست این بود که بفهمد آیا من با او در تماس بوده‌ام یا نه. "

_ وای اِما. فکر کنم دوباره می‌خواهد ارتباطش را با تو قطع کند. سپس بی‌سر و صدا زمزمه کرد: " ممممم، من که روی آن حساب نمی‌کنم. "

_ نه جدی می‌گویم، فکر کنم کارمان برای همیشه تمام شد و این بدان معناست که من هیچ اقدامی نباید بکنم و در روزهای پیش رو که واقعاً به خوبی پیش نمی‌رود به آن فکر نمی‌کنم. اما جیل حداقل می‌دانم باید به دوست داشتن خانواده‌ام ادامه دهم.

ما به زودی صحبت‌مان را پایان دادیم زیرا نمی‌توانستم در این شرایط ادامه دهم. گرچه مطمئن بودم لئو طرفدار جدی جیل نیست. ولی می‌دانست هرگز بعد از شام با جیل گریان به خانه نمی‌آییم.

اگر موجود زنده‌ای هستید که در منطقه جزر و مدی زندگی می‌کنید. شما با یک زندگی افراطی مانند آفتاب سوزان یا فرو رفتن در یخ، استرس، امواج توفنده، باد ساحلی دیوانه کننده روبرو هستید. این می‌تواند یکی از خطرناک‌ترین محیط‌های طبیعی باشد که در آن زندگی می‌کنید. استادم، تِد در اولین سمینار به ما گفت: " اگر فکر می‌کنی زندگی را سخت گرفتی، زندگی‌ات را با یک لیمپت مقایسه کن! "

این همان درسی بود که من و جیل هرگز فراموش نکردیم. بنابراین وقتی جیل پیامک می‌زد می‌گفت: " بچسب بهش، ولش نکن لیمپت کوچولو! چند دقیقه بعد لبخند میزدم. مدیریت زندگی براساس استانداردهای هر کس دشوار است، به خصوص زمانی که ماه‌ها سرطان را پشت سر گذاشته باشی. اما دوست من، تو محکم‌تر از آنچه هستی که باور داری. "