معرفی و دانلود کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس

معرفی کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس

کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس نوشته‌ی ناهید سرگزی، روایت زندگی دختری جوان به نام نفس است؛ دختری پرانرژی و بشاش که بعد از قبولی در رشته‌ی موردعلاقه، زندگی‌اش دستخوش تغییرات بسیاری می‌شود. نفس حالا باید میان زیست دانشجویی، تمرین‌های تئاتر، خانواده، دوستان و روابط عاطفی‌اش تعادلی برقرار کند. تعادلی که قرار نیست به این آسانی باشد و قرار است که حسابی زندگی نفس را متلاطم کند.

درباره‌ی کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس

بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس، نخستین کتاب ناهید سرگزی، داستانی عاشقانه است درباره‌ی دختری که با ورودش به دانشگاه، درگیر ماجراها و بحران‌های بسیاری می‌شود. این رمان با زبانی روان، دیالوگ‌محور و تصویری پیش می‌رود و خواننده را به دل زندگی روزمره‌ی شخصیت‌ها می‌برد؛ از خانه‌ای در اصفهانی تا کلاس‌های معماری، تمرین‌های تئاتر و راهروهای پرماجرای دانشگاه، نویسنده با جزئی‌نگری دقیق، فضاهایی می‌سازد که نه‌تنها دیده می‌شوند، بلکه حس می‌شوند. این فضاها در ترکیب با شخصیت‌پردازی‌های خوب قصه، خواننده را مشغول خود نگه می‌دارد. حضور معماری و تئاتر در متن، صرفا پس‌زمینه‌ای بی‌کاربرد در قصه نیست؛ بلکه به‌عنوان استعاره‌هایی از ساختن زندگی عمل می‌کنند. شخصیت‌ها مدام در حال طراحی، ویران کردن و بازساختن خویش‌اند؛ گاه با دقت یک معمار، و گاه با هیجان یک بازیگر روی صحنه.

یک عاشقانه‌ی تلخ

ناهید سرگزی سعی می‌کند که از کلیشه‌های رایج درمورد عشق گذر کند و روابطی با شخصیت‌هایی خاکستری بسازد. افرادی که هیچ‌کدام مطلقا سفید یا سیاه نیستند و هرکدام شخصیت‌هایی‌اند با علائق و ویژگی‌هایی مثبت و منفی که امیال و آرزوهای مختلفشان، منجر به کنش‌های مختلفی در آن‌ها می‌شود. این اتفاق درنهایت منتهی به خلق قصه‌ای باورپذیرتر و انسانی‌تر شده که خواننده را در طول روایت همراه نفس و دیگر افراد قصه می‌کند. نفسی که می‌بایست در مواجه با شرایط جدید زندگی، در میانه‌ی قضاوت‌ها، شایعات و فشارهای عدیده، راهی برای شادی و پیشرفت پیدا کند. امری که در سایه‌ی اتفاقات تلخی که در انتظارش است، بدل به کاری دشوار و سخت می‌شود.

باید دید نفس می‌تواند در نهایت میان چالش‌های مختلف پیش‌رویش، مقتدرانه بایستد و از حق خودش دفاع کند یا نه. چالش‌هایی که با رو شدن رازی از گذشته‌ی خانوادگی‌شان و انتقامی که حالا گریبان او را گرفته، بیش از پیش دشوار می‌شود. رمان عاشقانه‌ی بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس توسط انتشارات آئی‌سا به چاپ رسیده است.

کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس برای شما مناسب است اگر

• به رمان‌های عاشقانه‌ی ایرانی علاقه‌مندید.
• به دنبال داستانی اجتماعی با شخصیت‌پردازی‌های پرجزئیات و دقیق هستید.
• دوست دارید داستانی دیالوگ‌محور از ادبیات معاصر بخوانید.

در بخشی از کتاب بهانه‌ی هوس و چشمان هزاران سبز نفس می‌خوانیم

آقای درخشان اشک شوق ریخت و با نگاهش فهماند که چه‌قدر به او افتخار می‌کند و نمایش امشب را معرکه می‌داند! نفس رو به حضار با همان حالت اولیه ادامه داد:

- ممنون از والدینم که گذاشتن باشم و انجامش بدم. دوستان عزیزتر از جانم؛ الهامی که هزار سال از عهد خواهرانه‌مون بگذره باز همچنان عاشق‌مه و هوام رو داره. مهلا محرم دل و جانم. افسونم، نیلیا و نیوشای کوچولو، آنیتا و پوریا، غزل و عسیلیم و خیلی‌هایی که الان در ذهن ندارم، ولی توی قلبم هستن. از شما عزیزان دلی که وقت گذاشتید، هزینه کردید و برای دیدن نمایش اومدید که اگه نبودید، شکونتلایی نبود! قول می‌دم سرسختانه تلاش کنم و باز مثل امشب روی سن بدرخشم! برسم جایی که روی پرده‌های سینما دیده بشم؛ رویای کودکیم! تمام چیزی که به‌دست آوردم، اول برای تک‌تک اعضای تیمه که سال‌ها پیش‌شون شاگردی کردم، ‌صادقانه تجربیات‌شون رو در اختیارم گذاشتن و رفیق واقعی‌ان. من به فدای تک‌تک‌تون! تازه شروع‌شه. خیلی کارا برای انجام دادن دارم... امشب همه‌چیز درباره‌ی عشق و عاشقیه و...

نگاهش فرمان‌ناپذیر با مقادیری دلبری کیوان را نشانه رفت. آن لحظه فقط او را دید و صدالبته حالت کیوان نیز به حسش دامن زد. نمی‌خواست کسی متوجه منظورش شود، پس دوردست را نگریست و ادامه داد:

- شخص خاصی که بهترین بودن و بهترین شدن رو بهم یاد داد. ممنون که باعث شدی چشای هزار سبزم بدرخشه و قلبم بخنده!

و نظرش را گذرا، اما بی‌تابانه به کیوان سپرد. مطمئن بود که او منظورش را فهمید، چون حسش کرد و به این حس ایمان داشت. همگی حسابی تشویقش کردند، فریاد کشیدند و خوشحالی خویش را ابراز نمودند. به‌قول خودش فقط می‌توانست رویا باشد!