این کتاب داستان فردی است که سالهای نوجوانی و
جوانیاش مصادف بااتمام جنگ جهانی وفشار اقتصادی ناشی از این جنگ و بعد از جنگ وضعیت به قدری بد و اسفناکبوده است که مردم برای تهیه نان هم با مشگلات جدی مواجه بوده اندو شخصیت اصلی این داستان هم تحت تاثیر این شرایط بوده و حتی چند سال بعد از این اتفاقات و بهبود وضعیت اقتصادی همچنان دغدغه نان داردوبخشی از افکارش درگیر تهیه نان است. ساختار کتاب به نحوی است که از صبح دوشنبه تا شب همان روز را روایت میکند و درخلال روایت این روز حوادث واتفاقات گذشته هم به فراخور داستان اشاره میشود و بخشی از گذشته این فرد هم برای ما نمایان میشودو کتاب و فرشته سکوت کرد هم به همین سبک است یعنی روند کند داستان و
بازگشتهای متعدد به گذشته وحاشیه و جزئیات زیادوراوی هردو کتاب اقای سلطان زاده هستند واجرای عالی و خوبی داشتند.
این مدل داستان طرفدارای خودش رو داره
بسیار بسیار توصیفیه، اتفاق کمی تو داستان میافته و بیشتر افکار کاراکتر اصلی داستان در یه لوکیشن ثابت است.
برای کساییکه دنبال مطلب مختصر مفیدن حوصله سر بر میشه. دقیقا مثل عقاید یک پلقک. این نویسنده مدل نگارشش خیلی توصیفیه بنظر من.
واقعا ذهنیت یک انسان در اثر گرسنگی به کجاها کشیده میشود منتظر اتفاق خارقالعادهای در این داستان نباشید به نظرم نویسنده در این داستان خواسته به ما بفهماند همین اتفاقات روزمره زندگی ما مثل خوردن یک تکه نان گاه برای مرمانی دیگر رنگ آرزو به خود میگیرد فقط همین
قشنگ بود، در قحطی بعد از جنگ، از کودکی تا الان، نان، تمام دغدغهاش بوده و تمام فکر او را تسخیر کرده بوده و با ورود هدویک جای خود را به عشق داده و فندریچ نفوذ این حس جدید را در تکتک سلولهایش احساس میکند. و آدم دگری میشود.
ریتم خیلی یکنواختی داره منتظر اتفاقات هیجان انگیز نباشید کتاب عقاید یک دلقک رو بیشتر دوست داشتم البته آدم رو به فکر میبره که خاطرات کودکی تا ابد باهامونه کاش کودک کار نداشتیم صدای آقای سلطان راده بینظیره
هانریش بل + صدای آرمان از این معجون بهتر... بارها درخواست دادهام کتاب کلیدر محمود دولت آبادی را به صوتی تبدیل کنید با صدای ایشان، ماندگار فراموش نشدنی خواهد شد.
جوانیاش مصادف بااتمام جنگ جهانی وفشار اقتصادی ناشی از این جنگ و بعد از جنگ وضعیت به قدری بد و اسفناکبوده است که مردم برای تهیه نان هم با مشگلات جدی مواجه بوده اندو شخصیت اصلی این داستان هم تحت تاثیر این شرایط بوده و حتی چند سال بعد از این اتفاقات و بهبود وضعیت اقتصادی همچنان دغدغه نان داردوبخشی از افکارش درگیر تهیه نان است. ساختار کتاب به نحوی است که از صبح دوشنبه تا شب همان روز را روایت میکند و درخلال روایت این روز حوادث واتفاقات گذشته هم به فراخور داستان اشاره میشود و بخشی از گذشته این فرد هم برای ما نمایان میشودو کتاب و فرشته سکوت کرد هم به همین سبک است یعنی روند کند داستان و
بازگشتهای متعدد به گذشته وحاشیه و جزئیات زیادوراوی هردو کتاب اقای سلطان زاده هستند واجرای عالی و خوبی داشتند.